15 دی 1390
شماره خبر: 3699

هوسهای کاندیداتور

سپیدار‌آنلاین: گروه یادداشت

دوست قدیمی و رفیق عزیزم، بعد از سالها به من زنگ زد. در وحله اول نگران شدم که نکند خدای نکرده اتفاق بدی برای ایشان یا دوستان مشترکمان افتاده باشد! ولی از آهنگ کلامش فهمیدم که حامل خبر ناگواری نیست . به هر صورت احوال پرسی کردیم، جملات خوش وبش سه چهار بار تکرار شد تا این که بست را شکست و فرمود: مشورتی می خواستم با شما داشته باشم. و ادامه داد: می دانی برای نمایندگی مجلس نهم ثبت نام کرده ام، تا انشاالله با لطف دوستان به مجلس بروم و خدمتی شایان به کرج بنمایم .
گفتم: مبارک باشد، فکر خوبی است.
گفت: فلانی تلفن نکردم که بگویی فکر خوبی است! می خواستم ازت خواهشی کنم که در امور انتخاباتی به من کمک کنی، برنامه های تبلیغاتی و شعارهای آن را تنظیم کنی- متن سخنرانی هایم را بنویسی- متن اعلامیه ها را تهیه کنی- نوع تبلیغات را مشخص سازی! با خود گفتم معنی مشورت را هم فهمیدیم! عرض کردم من از این کارها سررشته ای ندارم! فرمود: دست بردار تو سررشته نداری! باباایوالله! حالا بعد از قرنی یک کار جزیی با شما داشتیم! خودت می دانی که ول کن نیستم !
با خود گفتم: حق با اوست، من که نمی توانم از دستش فرار کنم. چه اشکالی دارد اگر کاری از دستم ساخته باشد برایش انجام دهم . به هر صورت قرار ملاقات حضوری برای بعد از ظهر همان روز گذاشتیم.
ساعت حدود 3:5 بعد از ظهر بود که مراسم خوش و بش و حرف های تکراری اولیه تمام شد. ضمن صرف چای به مطالب اصلی رسیدیم.
در خواست ایشان تکرار گفته های تلفنی اش بود.
به نظرم خدا وکیلی از نظر شرایط اجتماعی و ضوابط نمایندگی مجلس چیزی کم نداشت. اما باید دید که آیا شرلیط لازم را – دراین برهه از زمان- برای رفتن به مجلس را دارد؟
پرسیدم آیا درباره قوای سه گانه کشور اطلاعات اولیه را داری ؟ آیا در مورد قوه مقننه- مجلس شورای اسلامی و شوراها- که در فصل ششم و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران- اصول شصت ودوم تا یکصد و ششم آمده است - بررسی نموده ای؟ آیا اصولا قانون اساسی را مطالعه کرده ای؟ آیا مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را خوانده ای ؟ اصولا کتاب مزبور را که در سه جلد بوسیله روابط عمومی مجلس شورای اسلامی منتشر شده (سال 1364) را مطالعه کرده ای و اشراف کافی بر وظایف شرعی، قانونی، وجدانی، اجتماعی و... نماینده مجلس شورای اسلامی پیدا نموده ای؟
فرمود : خیر؟!
عرض کردم : اطلاع داری که در آغاز دوره هشتم مجلس، کرج یک شهرستان بود و اینک با عنوان استان البرز در تقسیمات جغزافیایی کشور جایی برای خود باز نموده؟ آیا می دانی جمعیت آن حدود سه ملیون می باشد؟ آیا طبقات اجتمایی کرج را می شناسی؟ آیا توزیع سنی جمعیت کرج را می دانی تا بتوانی به هنگام بررسی برنامه های منابع انسانی حوزه نمایندگیت اظهار نظر نمایی؟آیا اطلاع داری که امکانات فعلی کرج برای ششصد هزار نفر می باشد ولی باید این امکانات اجتماعی ، رفاهی، تفریحی، و ... متناسب جمعیت توسعه یابد؟ آیا از تعداد طرح های عمرانی کرج اطلاع داری؟ می دانی چند طرح در دست اجرا است؟ زمان شروع و پایان آنها کی می باشد؟ آیا می دانی مترو کرج در چه زمانی به بهره برداری می رسد؟ آیا می دانی با آهنگ رشد و افزایش جمعیت کرج، در آینده ای نه چندان دور نیاز به خطوط BRT داریم تا مشکل ترافیک، شهر را فلج نکند؟! آیا به این حقیقت رسیده ای که به زودی کرج یک شهر دانشگاهی خواهد شد؟ درباره خوابگاه و امنیت اخلاقی و اجتماعی دانشجویان دختر و پسر اندیشه ای نموده ای ؟ آیا اطلاع داری که پارک های عمومی کرج با توجه به توسعه و افزایش جمعیت نا کافی است؟ آیا برنامه یا طرحی برای حل این معما ها در نظر گرفته ای؟ آیا به میزان ارتقاء فرهنگی مرکز استان البرز اندیشه نموده ای؟ آیا اطلاع داری که در همین دو ماه اخیر امتیاز چندین نشریه جدید برای انتشار در کرج صادر شده؟ آیا با انتشار این نشریه ها سطح فرهنگ و انتظار شهروندان بالا نمی رود؟ در آن صورت آیا جوابگوی انتظارات مردم استان خواهی بود؟
فرمود: خیر!
عرض کردم: نمی دانم چه میزان مسائل سیاسی، اجتماعی ، جغرافیایی و اقتصادی کشورهای مطرح جهان را مطالعه نموده ای؟ آیا درباره کشورهای در گیر با ما- سازمان های بین المللی، جغرافیای کشور های همجوار و... مطالعه لازم را به عمل آورده ای؟آیا فکر کرده ای که چرا برخی از کشورها فقط بخاطر اسلامی بودن، چشم دیدن جمهوری اسلامی ایران را ندارند؟ اصولا چرا از اسلام ترس دارند؟
فرمود: خیر؟!
عرض کردم: آیا برنامه های خود را در صورت انتخاب شدن تهیه کرده ای؟ این برنامه ها طوری هست که بتواند به اجرا گذاشته شود؟آیا اصلا اطلاع داری که در این دوره نمی توانی قول های عمرانی به مردم بدهی؟ چون امور عمرانی با مجلس و نمایندگان نیست، اما می توانی به مسئولان و متصدیان کمک فکری نموده و از بابت تسریع در امور اداری، دولتی طرح ها از آنها حمایت نمایی؟
فرمود: خیر؟!
عرض کردم: می دانی مخارج تبلیغاتی و دفاتری که در کرج دایر خواهی نمود چقدر است؟ آیا این پول را خودت داری؟ البته می دانم که نداری . از کجا می خواهی تامین کنی؟قرار است چه کسانی تورا حمایت مالی کنند! وامدار چه افرادی خواهی بود؟ آنها چه مسائلی را از شما می خواهند؟ در صورت انجام خواستهای آنها چه میزان به کشور ضرر می خورد؟ پیش وجدان خود فکر نموده ای که چرا؟
فرمود: با ید فکر کنم!
ساعت دیواری هفت بعد از ظهر را نشان می داد. دیدم طرف خیلی خسته است. گفتم باشد بقیه مطالب در جلسه آینده. ایشان به فکر فرو رفته بود. تا آنجا غرق در افکارش بود که متوجه نشد خداحافظی نکرده، دفتر را ترک می گوید.واقعا نمی دانم بر او چه گذشت...بعد از رفتن ایشان با خود فکر کردم آنچه در این جلسه مطرح شد، تنها بهره کوچکی از وظایف، تکالیف، توانایی ها، دانش و استعداد نمایندگان دوره نهم مجلس می باشد و هنوز اهم مطالب مانده است. آیا آنهایی که خود را نامزد انتخابات نموده اند واقعا توانایی لازم را دارند؟ از علم و اطلاع کافی بهره ای برده اند؟ و...
یادم هست که حضرت امام (ره) در یکی از سخنرانی هایشان توصیه می فرمودند: کاری که از عهده شما ساخته نیست قبول نکنید. البته اصل جملات ایشان در ذهنم نیست اما برداشت من این بود.
سید کاظم امینی – کرج

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی شود