مکانیزم ماشه باید به عنوان یک درس تاریخی برای سیاست خارجی ایران مورد توجه قرار گیرد
سپیدارآنلاین: گروه اجتماعی
نماز جمعه این هفته شهر مهستان به امامت حجت الاسلام والمسلمین مجید صفدری امام جمعه شهر مهستان اقامه شد.
سیام مرداد روز جهانی مسجد نامگذاری شده است بیتوجهی به مسجد و عدم رسیدگی جدی به مسائل مسجد تنها به افول یک نهاد ختم نمیشود بلکه آثار عمیق و گستردهای برای کل جامعه اسلامی به دنبال خواهد داشت به چند اثر از آثار کم توجهی به مساجد اشاره میکنم .
• سستی مبانی اعتقادی • کمرنگ شدن ارزشها و فضایل اخلاقی • نفوذ هجمههای فرهنگی • تزلزل بنیان خانواده • شیوع فرقههای انحرافی • بروز چالشهای متعدد برای حکومت دینی • گسست نسلی و اجتماعی رفع این موانع و احیای نقش تراز اسلامی مساجد نیازمند عزم ملی و اقدامات هماهنگ در سطوح مختلف است اول نقشهای حاکمیتی و نهاد کلان است همچنون:
1. تبیین جایگاه راهبردی 2. تدوین و اصلاح قوانین 3. تخصیص بودجه 4. ایجاد نهاد هماهنگ کننده قدرتمند و موثر 5. رفع تداخل و موازی کاری 6. همسوسازی نهادهای فرهنگی
اما عامل موثر دیگر در رفع موانع نقش متولیان و کارگزاران مسجد همچون هیئت امنا و ائمه جماعات مساجد است با برنامهریزی جذب حداکثری تمرکز بر جوانان بهبود امکانات درآمدزایی و شبکه سازی در نهایت عامل سوم نقش مردم و نمازگزاران است با مشارکت فعال با حمایت مالی نظرات و پیشنهادات خوب و با تبلیغ مثبت
سالروز کودتای ۲۸ مرداد؛ تجربهای تاریخی از اعتماد به بیگانگان
۲۸ مرداد یادآور کودتای آمریکایی ـ انگلیسی سال ۱۳۳۲ علیه دولت دکتر محمد مصدق است؛ که با ملی کردن صنعت نفت، به دنبال کوتاه کردن دست استعمار انگلیس از منابع ایران بود. مصدق در این مسیر، به اشتباه به آمریکا امید بست؛ غافل از اینکه یک سال پیش از کودتا، لندن و واشنگتن برای برکناری او به توافق رسیده بودند.
تجربه تاریخی ۲۸ مرداد نشان داد که نمیتوان برای رهایی از چپاول یک قدرت استعمارگر، به دامن استعمارگر دیگر پناه برد. همین واقعیت بود که امام خمینی(ره) را بر آن داشت تا در انقلاب اسلامی، سیاست «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» را بهعنوان راهبرد کلان مطرح کند؛ سیاستی که با ماهیت ضد سلطهگری و استقلالطلبی خود، هرگونه طمعورزی و ادعای سهمخواهی قدرتهای خارجی بر منابع و امتیازات ایران را از اساس منتفی ساخت.
بصیرت و قدرت تحلیل؛ الزامات موضعگیری مسئولان ارشد کشور
مقام معظم رهبری، ورود به عرصه سیاست را گام نهادن در میدان سنگین مسئولیتها میدانند و تأکید میکنند که اهالی این میدان، بهویژه دولتمردان و کارگزاران ارشد، باید در بالاترین سطح بصیرت قرار داشته و تحولات صحنه را بهطور کامل بشناسند. ایشان مسئول سیاسی را به شطرنجبازی ماهر تشبیه میکنند که هر حرکت خود را با پیشبینی سه یا چهار حرکت بعدی انجام میدهد.
آگاهی از زمان و جامعه؛ شرط تصمیمگیری درسترهبر انقلاب میفرمایند مسئول ارشد نظام اسلامی باید نبض جامعه را در دست داشته باشد و از واقعیات و اخبار جاری در کشور دور نماند. همچنین آگاهی از تحولات زمانه، لازمه تشخیص صحیح مسیر است؛ زیرا فرد بیاطلاع از زمان، در تحلیلها دچار خطا خواهد شد. این سطح از آگاهی، نیازمند هوشیاری و قدرت تحلیل سیاسی در تراز ویژه است.
پیام قدرت به جای پیام ضعف
حضرت آقا هشدار میدهند که تنزل مسئول یا موضعگیری سست و شتابزده، آتش طمع دشمن را شعلهور میکند. مسئولان باید در گفتار و رفتار، پیام قدرت بدهند تا دشمن احساس کند با مجموعهای مقتدر مواجه است؛ زیرا هرگونه بروز ضعف، دشمن را جری کرده و شدت اقدامات خصمانه او را افزایش میدهد.
رویکرد مسئولان در مدیریت بحرانها
بعنوان نمونه در مواجه مسئولان با مشکلات داخلی همچون بحران آب، دو رویکرد را مطرح است: یکی، برجسته کردن مشکل و ترساندن و ناامید کردن مردم؛ و دیگری، تلاش برای یافتن راهحل و دمیدن امید در جامعه. اگر مسئولان خود دچار ترس و ناامیدی شوند، دشمن از این فضا سوءاستفاده میکند و حتی با وقاحت، همان جنایتکاری که به جان مردم رحم نمیکند، مدعی میشود که میتواند مشکل آب ایران را حل کند.
کنترل مسیر ارتباطی در دست باکو و آنکارا
توافق اخیر جمهوری آذربایجان و ارمنستان در آمریکا درباره راهگذر زنگزور، به ظاهر برای اتصال باکو به منطقه نخجوان طراحی شده، اما در عمل کنترل این مسیر به دست جمهوری آذربایجان و ترکیه میافتد. آمریکا نیز قصد دارد مدیریت این مسیر را به یک شرکت آمریکایی واگذار کند؛ اقدامی که با عنوان «صلح» میان باکو و ایروان در حال پیشبرد است.
حذف ایران از مسیر ارتباطی جنوب-شمال
با اجرایی شدن این توافق، ایران و ارمنستان عملاً مسیر ارتباطی مستقیم خود را از دست میدهند. این طرح بخشی از سیاست کلان «خفگی ژئوپلیتیک ایران» محسوب میشود که میتواند کریدور استراتژیک جنوب-شمال ایران را بیاثر کند. جمهوری آذربایجان، تحت تأثیر رژیم صهیونیستی و آمریکا، به دنبال استقلال ترانزیتی و حذف ایران از معادلات منطقه است.
واگذاری حاکمیت ارمنستان به بازیگران خارجی
ارمنستان با پذیرش این توافقنامه، بخشی از حاکمیت سرزمینی خود را به دست بازیگران خارجی سپرده است؛ اقدامی که از نظر امنیتی، سیاسی و اقتصادی به زیان این کشور خواهد بود.
پیامدهای امنیتی و گسترش نفوذ دشمنان در مرزهای ایران برای ایران، این توافق تبعات اقتصادی سنگینی به همراه دارد و از نظر نظامی، حضور آمریکا و رژیم صهیونیستی را به مرزهای شمالی کشور نزدیکتر میکند. این وضعیت میتواند بستر فعالیتهای بیثباتکننده قومی را نیز فراهم سازد؛ بهویژه با توجه به تلاش ترکیه و باکو برای تقویت گفتمان پانترکی.
لزوم واکنش فعالانه ایران
در برابر چنین طرحهایی، ایران باید با هوشمندی و قاطعیت عمل کرده و ضمن حفظ منافع ملی، مانع از تحقق سناریوهای فشار و حذف ژئوپلیتیک شود.
طرح محرمانه آمریکا برای خلع سلاح حزبالله لبنان؛ اهداف و پیامدها
اهداف اعلامی طرح
بر اساس اطلاعات منتشرشده، آمریکا در طرح محرمانه خود پنج هدف اصلی را دنبال میکند:حذف حضور مسلحانه گروههای غیردولتی؛ بهویژه خلع سلاح تدریجی حزبالله و سایر گروهها برای تقویت کنترل دولت مرکزی لبنان.استقرار ارتش لبنان در مناطق حساس؛ جایگزینی نیروهای حزبالله در مرزها و نقاط کلیدی داخلی با ارتش لبنان.
عقبنشینی اسرائیل از پنج موضع در جنوب لبنان
حل مسئله زندانیان از طریق مذاکرات غیرمستقیم.
تعیین مرزهای دائمی و حل مناقشات مرزی میان لبنان، اسرائیل و سوریه.
اهداف پنهان و واقعی
در پس این اهداف ظاهراً صلحطلبانه، هدف اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی خلع سلاح کامل حزبالله است؛ اقدامی که میتواند راه را برای تضعیف و نهایتاً نابودی لبنان هموار کند. تجربه سوریه گواه این موضوع است؛ جایی که دولت سوریه با وعده بهبود اقتصادی و رفع فشارها، به توقف مبارزه با اسرائیل ترغیب شد اما در نهایت با حمله نظامی مواجه گردید.
موضع حزبالله و حمایت مردمی
سفر اخیر دکتر لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، به لبنان تأثیر مثبتی در تقویت مواضع مقاومت داشت. حزبالله نهتنها تسلیم فشارها نخواهد شد، بلکه هرگونه اقدام اجباری علیه آن میتواند به شکلگیری موج همبستگی داخلی بین مردم لبنان و مقاومت منجر شود.
پیامدهای احتمالی برای لبنان و منطقه
خلع سلاح حزبالله در شرایط کنونی، امنیت لبنان را بهشدت تضعیف و دست رژیم صهیونیستی را برای اقدامات تجاوزکارانه باز خواهد گذاشت؛ همان سناریویی که برای سوریه رقم خورد، اما با ابعادی خطرناکتر و پیامدهایی منطقهای.
مکانیزم ماشه و واقعیت تأثیر آن بر اقتصاد ایران
برخی جریانهای سیاسی در کشور تلاش میکنند با بزرگنمایی خطر فعال شدن «مکانیزم ماشه» یا همان اسنپبک، فضای روانی جامعه را تحت تأثیر قرار دهند. طبق این ادعا، با فعال شدن این سازوکار، تحریمهای شورای امنیت علیه ایران بازخواهد گشت.
تحریمهای آمریکا، شدیدتر از تحریمهای شورای امنیت
واقعیت این است که حتی در صورت بازگشت تحریمهای شورای امنیت، تأثیر اقتصادی قابل توجهی بر ایران نخواهد داشت؛ چرا که هماکنون تحریمهای یکجانبه و ثانویه آمریکا بسیار شدیدتر از تحریمهای سازمان ملل است. در شرایط فعلی، صادرات نفت ایران عمدتاً به کشورهایی صورت میگیرد که یا خود نیز تحت تحریم هستند مانند ونزوئلا، یا از شبکههای پیچیده برای دور زدن تحریمها استفاده میکنند مانند چین. این کشورها سالهاست علیرغم فشارهای واشنگتن، خرید نفت از ایران را ادامه دادهاند و بازگشت تحریمهای شورای امنیت تغییر محسوسی در این روند ایجاد نخواهد کرد.
راهکارهای تجاری و بانکی برای دور زدن تحریمها
ایران در سالهای اخیر، مسیرهای متنوعی برای تجارت خارجی ایجاد کرده است که از جمله آنها میتوان به استفاده از ارزهای ملی طرفهای تجاری مانند روپیه، یوان و روبل، تهاتر کالا به کالا، بهرهگیری از صرافیها و شبکههای غیررسمی و همکاری بانکی با کشورهایی که تحت نفوذ کامل غرب نیستند، اشاره کرد. بنابراین از منظر اقتصادی، فعال شدن مکانیزم ماشه نمیتواند فشار مضاعفی بر اقتصاد ایران وارد کند.
یک نوآوری عجیب در برجام
با وجود این، مکانیزم ماشه باید به عنوان یک درس تاریخی برای سیاست خارجی ایران مورد توجه قرار گیرد. در هیچ توافق بینالمللی پیش از برجام، سازوکاری شبیه به مکانیزم ماشه وجود نداشته است؛ یعنی سازوکاری که اجازه دهد طرفی که خود به هیچ تعهدی پایبند نبوده، بتواند با یکجانبهگرایی، تحریمهای تعلیقشده را بازگرداند. این ویژگی از ابتکارات(!) عجیب برجام و تیم مذاکرهکننده وقت به شمار میآید که امروز باید پیامدهای آن با دقت بررسی شود.