27 خرداد 1404
شماره خبر: 326322

رسانه‌ها در خط مقدم جنگ روایت‌ها

سپیدار‌آنلاین: گروه یادداشت

رسانه‌ها در خط مقدم جنگ روایت‌ها


در دنیای امروز، جنگ‌ها تنها با سلاح گرم و تجهیزات نظامی اداره نمی‌شوند؛ بلکه میدان مهم‌تری نیز وجود دارد: میدان رسانه‌ای.
نبرد روایت‌ها، تأثیرگذاری بر افکار عمومی، مدیریت هیجانات جمعی، و مهار ترس و ناامیدی، همگی بر دوش رسانه‌هاست. اکنون که کشور ما درگیر بحرانی‌ترین تقابل نظامی مستقیم با اسرائیل شده است، نقش رسانه‌ها بیش از هر زمان دیگری در معرض آزمون قرار گرفته است.
در شرایط جنگی، افکار عمومی نه‌تنها یک مخاطب منفعل نیست، بلکه بازیگری فعال است. دولت‌ها برای حفظ انسجام اجتماعی، تقویت روحیه مقاومت، مشروعیت‌بخشی به اقدامات نظامی و حتی تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهانی، به شدت به رسانه‌ها متکی هستند. رسانه‌ها با نوع خبررسانی خود، با انتخاب کلمات، تصاویر و حتی موسیقی متن گزارش‌ها، می‌توانند بر ادراک مخاطب از «تهدید»، «دفاع»، «پیروزی» یا «شکست» تأثیر مستقیم بگذارند.
در شرایط بحرانی اخیر، رسانه ملی ایران کوشیده تا از یک سو با پوشش مستمر و برجسته‌سازی توان دفاعی و حملات موفق، روحیه عمومی را حفظ کند و از سوی دیگر از ایجاد هراس و پخش اخبار نگران‌کننده خودداری کند. اما آنچه همواره در چنین شرایطی حساس است، مرز باریک میان "روحیه‌بخشی" و "تحریف واقعیت" است.مخاطب امروز، که از ده‌ها منبع خبری داخلی و خارجی تغذیه می‌شود، در صورت احساس فریب یا عدم صداقت، به‌سرعت از رسانه رسمی فاصله می‌گیرد. در نتیجه، صداقت، شفافیت نسبی، و بیان متوازن واقعیت‌های میدان جنگ، شرط اصلی برای حفظ اعتماد عمومی است. رسانه‌ای که صرفاً نقش بلندگوی تبلیغاتی را بازی کند، نه‌تنها افکار عمومی را مدیریت نمی‌کند، بلکه ممکن است آن را از خود بیگانه سازد.
در مقابل، رسانه‌های جهانی با اهداف و وابستگی‌های سیاسی خاص، تصویر متفاوتی از درگیری‌ها ارائه می‌دهند. برخی از این رسانه‌ها با برجسته‌سازی جنبه‌هایی خاص از جنگ یا سانسور دیگر جنبه‌ها، به دنبال القای یک روایت مشخص هستند. برای مثال، رسانه‌های غربی معمولاً حملات اسرائیل را «دفاعی» و پاسخ ایران را «تهاجمی» معرفی می‌کنند؛ این در حالی است که روایت متقابل در رسانه‌های ایرانی، بر «دفاع مشروع» ایران در برابر تجاوز تاکید دارد.در چنین فضایی، مخاطب ایرانی و جهانی نیازمند رسانه‌هایی تحلیلی و چندسویه است تا بتواند تصویری واقعی‌تر از ماجرا به‌دست آورد. رسانه‌ای که بتواند هم فکت‌های قابل اعتماد ارائه دهد، هم تحلیل‌هایی عمیق و چندبُعدی.
نقش شبکه‌های اجتماعی در شرایط بحرانی قابل‌انکار نیست. ویدیوهای منتشر شده از لحظات اصابت موشک، صدای آژیر خطر، و صحنه‌های انسانی جنگ، در کوتاه‌ترین زمان در سراسر کشور و جهان پخش می‌شوند. این سرعت، فرصت آگاهی‌بخشی و احساس همدلی را به همراه دارد، اما در صورت نبود نظارت حرفه‌ای، می‌تواند به پخش اخبار جعلی، تشویش اذهان عمومی، و حتی هدایت رفتارهای هیجانی منجر شود.در این میان، رسانه‌های رسمی باید تلاش کنند تا با انتشار به‌موقع، دقیق و بدون سانسور گزنده، به منبع اصلی و معتبر اخبار تبدیل شوند؛ نه اینکه عرصه را به شایعه‌سازان و کاربران بی‌مسئولیت واگذار کنند.
در شرایط جنگی، وظایف رسانه‌ها بسیار حساس‌تر می‌شود. از یک‌سو باید حقیقت را گفت، ولو در بستری حساب‌شده؛ از سوی دیگر، حفظ روحیه ملی، انسجام اجتماعی و جلوگیری از سردرگمی و وحشت عمومی نیز ضرورت دارد. توازن میان این دو وظیفه، کار رسانه‌ای حرفه‌ای و متعهد را از فعالیت صرفاً تبلیغاتی یا افشاگرانه متمایز می‌کند.در جنگ امروز ایران و اسرائیل، رسانه‌ها باید هم آینه واقعیت باشند و هم سپر روانی جامعه. آن‌ها باید صدای مردم را به گوش مسئولان و چهره کشور را به جهان منتقل کنند. روایت درست از جنگ، خود بخشی از پیروزی است.
در جهانی که جنگ‌ها با خبر آغاز می‌شوند و با تصویر به پایان می‌رسند، رسانه نه فقط گزارشگر، بلکه بازیگر اصلی است. جنگ واقعی در میدان نبرد است، اما جنگ باورها و امیدها در میدان رسانه شکل می‌گیرد. رسانه‌ای که بتواند در این میدان، مسئولانه، واقع‌گرایانه و با اتکا به صداقت حرفه‌ای حرکت کند، هم در خدمت ملت خواهد بود، هم در مسیر امنیت ملی.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی شود