تاثیر دیدگاه قومیت گرایی و محله ای در انتخابات شورای شهر نظراباد
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
از جمله ویژگی های یک نظام دموکراسی و مردم سالار، انتخابات است و لازمه انتخابات آزادی حق انتخاب شدن توسط مردم و حق انتخاب کردن از سوی مردم است که منجر به رقابتهای انتخاباتی می شود.
نظام ما مبتنی بر رای ملت است وگرچه کم وکاستیهایی وجود دارد اما علیرغم تبلیغات منفی مخالفین خارج نشین،نظام ما مبتنی بر انتخابات آزاد و رقابتی است و این رقابتهای انتخاباتی نشانی از ثبات سیاسی است. هرچقدرکه مبنای رقابتها مبتنی بر نگرشهای فکری و سیاسی و کارآمدی کاندیداها باشد زمینه شایسته گزینی و شایسته سالاری بهتر فراهم میشود وکارآمدی شورا یا هر بخش مسئولیتی بیشتر می شود. یکی از راههای این کارآمدی، وجود احزاب سیاسی فراگیر میباشد که متاسفانه از این جهت ضعف و کمبودهایی در شهر نظراباد و شهرهای کوچک دیگر وجود دارد و تا رسیدن به وضعیت ایدآل فاصله ی زیاد داریم.با وجود این خلاء، گرایشهای دیگر از جمله قومیت گرایی در برگزیدن کاندیداها پررنگ و تقویت شده است. باید خیلی شفاف و صریح این مطلب را باز نمود، که متاسفانه غالباً ایجاد تفکر قومیت گرایی و طایفه گرایی در مبحث انتخابات، با هدف تقسیم پستها و مناصب مختلف به عنوان «غنیمت» در میان خویشان و اطرافیان وبدون توجه به عواقب منفی عزل و نصب ها در سرنوشت شهر در نظرگرفته می شود.پر رنگ تر کردن ارزش های محله ای و قومی در انتخابات بازگشت به ارزش های جوامع سنتی است و با هیچ مبنا و معیار دینی و علمی سازگار نیست و اجحافی بزرگ بر نخبگانی است که دل در گرو توسعه و پیشرفت شهر خود دارند. آن اندازه ای که ما بر"باید ها" تاکید میکنیم بايد بر واقعیتهای موجودی که در بدنه جامعه ما نفوذ پیداکرده است دقت کنیم زيرا با طرح مسایل ایده آلیستی راه به جايي نمي بريم. نقد قومیت گرايي به منزله نادیده گرفتن آداب و رسوم وهنجارها و خرده فرهنگ های موجود نیست و در روي ديگر سكه هم اتفاقاً بسيار خوب و مفيد براي زندگي افراد است. با احترام گذاشتن به همه اقوام و فرهنگ ها وقتی از دید آسیب شناختی به قوميت گرايي نگاه کنیم مي بينيم كه اين مسأله مربوط به دوره خاصی هم نیست و در تمام دوره ها وجود داشته است.در اينگونه شهرها وقتي كه از امر سياسی صحبت می شود به اهميت خويشاوندی به عنوان منبع و عامل توليد قدرت و در مراحل بعدی به توزيع قدرت پی می بريم، افراد در فضای شهری مفاهيم " خود و ديگری" را در قالب تيره ها، طايفه ها و محله هايشان تعريف و با آن زندگی می کنند. در اين مجموعه فرد به تنهايي قابل تصور نيست بلكه فرد همان طايفه و محله تلقي مي گردد.در اين فرهنگ ارزيابي فرد منوط به موقعيت طايفه و محله اوست و نقش هايي كه به وي واگذار مي شود منحصراً به وي تعلق نمي گيرد بلكه كل طايفه و محله را نيز شامل مي شود. لذا وقتي عضوي از يك چنين نظامي ارتقاء اجتماعي مي يابد، در حقيقت كل طايفه و محله او ارتقاء پيدا مي كنند .از طرفي فرد در زمان ارتقاء اجتماعي مي كوشد تا دست ساير اعضاي قوم خويش را بگيرد تا آنها نيز از مزاياي اجتماعي برخوردار شوند اين خصلت در حوزه سياست ما همچنان ادامه پيدا كرده است. بدیهی است دامن زدن به این نوع تعصبات، سبب از دست رفتن فرصت ها و پتانسیل های بالقوه و مانع پیشرفت واقعی شهر می گردد و استمرار این فرهنگ سیاسی در شهر نظراباد، جهت دهنده رفتار سیاسی افراد شده و نشان میدهد که این وضعیت معمولاً مانع تفکر، تحلیل و تصمیم گیری درست سیاسی شده به طوری که نفع طایفه و محله بر مصلحت شهر برتری مییابد. در این نگاه اگرچه در انتخابات فرد شایسته را میشناسیم ولی به صرف اینکه وابستگی طایفه ای یا محلی به ما ندارد او را انتخاب نمیکنیم. به دلیل همین نگرش بسته، وتقسیم بندی افراد به گروه ها و دسته های خودی و غیرخودی،بخش قابل توجهی از افراد به انزوا کشیده می شوند.به نظر می رسد در این اوضاع و احوال حساس،علمای دینی، بزرگان طوایف، افراد ذی نفوذ و صاحب منصب، فرهنگیان، نخبگان و اساتید دانشگاهها و تریبون های مسؤل و اصحاب رسانه های متعهد، موظف هستند نسبت به ترویج و تبلیغ شاخص ها و معیارهای واقعی و حقیقی انتخاب افراد شایسته و ارتقای سطح فرهنگی و آگاه سازی و اطلاع رسانی عمومی، نقش تاریخی خود را ایفا نمایند.زیرا هرسکوت بد هنگامی ممکن است، صدمات جبران ناپذیری وارد نماید. زیرا در این قبیل مشارکت ها، عمدتاً خطر حضور افرادی را شاهد هستیم که نه در قالب یک مشارکت مدنی، سیاسی، الهی، بلکه با جهت دادن و کانالیزه کردن و تغییر هویت انتخابات به یک رقابت قومیتی یا محلی ، سعی در به کرسی نشاندن خود یا کاندیداهایی از قوم یا محل خود را دارند. امید است، با آگاهی و بیداری کامل مردم شهر نظراباد بتوانیم در انتخابات پیش رو افرادی را به شورای اسلامی بفرستیم که شهر را به سمت و سویی که باعث موفقیت شهر میشود حرکت بدهند واین امر تنها درصورتی میسر و ممکن است که با آگاهی به کاندیدایی رای بدهیم که لیاقت حضور در شورای شهر را دارد و علاوه بر مدرک درک خوبی را نیز از مدیریت شهری و مشکلات مردم داشته باشند. در پایان سپاس بیکران آن بی همتا را که ما را در زمره رسالت داران و رهروان مکتب ایمان قرار داد و توفیق عنایت فرمود که در بررسی این موضوع مهم در شهر نظراباد جسارت نوشتن توام با مسئولیتی سنگین و توانی اندک حاصل شود. امید است انشاءالله، بتواند گوشه ای از آگاهی را به مردم عزیز شهرم در انتخابات بدهد و دیگر دلسوزان و ره پویان واقعی بتوانند مردم را به سوی انتخاب درست سوق بدهند که اگر چنین باشد خدمتی بس والا و بزرگ به جای آورده اند که دارای اجر اخروی خواهد بود.
ممیثم جهانشاهلو دانشجوی کارشناسی دبیری علوم اجتماعی