پوشش بیرونی، آیینه درونی جامعه
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
در دنیای پرآشوب امروز که مرزهای فرهنگی درهمشکسته و ارزشها تحت هجوم هجمههای تبلیغاتی قرار گرفتهاند، حفظ و تبیین مفهوم عفاف و حجاب، نهفقط یک امر دینی بلکه ضرورتی اجتماعی و فرهنگی است که باید با نگاهی عمیق و فراتر از شعار به آن پرداخته شود.
مصطفی جعفری/ عفاف و حجاب، برخلاف تصور رایج، تنها به پوشش ظاهری محدود نمیشود. حجاب، ظاهر عفاف است و عفاف، جوهره و باطن حجاب. این دو مفهوم بهصورت توأمان، بنیان سلامت روانی و اخلاقی جامعه را تشکیل میدهند. در جامعهای که اصول عفاف رعایت میشود، روابط اجتماعی از حدود مشخص و متینتری پیروی میکند، امنیت روانی و اخلاقی افزایش مییابد و افراد با آرامش بیشتری به زندگی و فعالیتهای اجتماعی خود میپردازند.در این میان، حجاب به عنوان نمود بیرونی عفاف، مسئولیتی دوچندان دارد. پوشش ظاهری، از دیرباز در همه فرهنگها حامل پیامهایی درباره شخصیت، باورها و جایگاه اجتماعی افراد بوده است. در فرهنگ اسلامی، حجاب نهتنها نشانهای از تعهد دینی است، بلکه نشانی از احترام به خود و دیگران نیز هست. زن محجبه، با انتخاب پوشش مناسب، مرزی روشن میان حضور اجتماعی و حرمت فردی ترسیم میکند؛ مرزی که به او امکان میدهد در جامعه فعال باشد، بدون آنکه ارزش و کرامت انسانیاش تحتالشعاع نگاههای ابزاری قرار گیرد.
متأسفانه در سالهای اخیر، مسئله حجاب به یکی از نقاط تقابل فرهنگی بدل شده است؛ تقابلی که ریشه در جنگ نرم دشمنان دارد. دشمنان هویت اسلامی و ایرانی، بهخوبی دریافتهاند که اگر ستونهای فرهنگی یک ملت فروبپاشد، سلطه بر آن آسانتر خواهد بود. از این رو، هجمه علیه حجاب در صدر برنامههای رسانههای بیگانه و جریانهای معاند قرار گرفته است.
نکته مهم در این میان، هوشمندی در مواجهه با این پدیده است. نمیتوان با تحکم و اجبار، حجاب را در دلها نهادینه کرد. حجاب، یک باور است و باور را باید با منطق، مهر، آموزش و گفتوگو تقویت کرد. راهحل اصلی، فرهنگسازی است. خانواده، مدرسه، رسانه، مسجد، دانشگاه و حتی فضای مجازی، باید همسو و هدفمند، به بازخوانی مفاهیم عفاف و حجاب بپردازند. نسل امروز، نیاز به اقناع فکری و الگوهای جذاب دارد، نه تنها توصیه و هشدار.همچنین نباید از نقش مهم مردان در این زمینه غافل شد. عفاف، صرفاً وظیفه زنان نیست. مردان نیز در پوشش، نگاه، رفتار اجتماعی و مسئولیتپذیری در برابر خانواده و جامعه، باید الگوی عفاف باشند. بازتعریف این مسئولیت دوطرفه، میتواند تعادل فرهنگی جامعه را حفظ کند.در شرایطی که بسیاری از کشورهای غربی، از تبعات رهاشدگی اخلاقی رنج میبرند و بهدنبال بازگرداندن بخشی از نظم اجتماعی گذشتهاند، ما باید قدر داشتههای فرهنگی خود را بدانیم. حجاب، نه یک محدودیت، بلکه ظرفیتی برای حفاظت از امنیت روانی و اخلاقی جامعه است.بیتردید، وظیفه حاکمیت، حمایت از گفتمان عفاف و حجاب از طریق سیاستگذاری دقیق، قانونگذاری حکیمانه و آموزشمحور، و پرهیز از برخوردهای شعاری و سطحی است. همچنین باید از بانوان فعال، فرهیخته، و محجبهای که در عرصههای علمی، فرهنگی، ورزشی و مدیریتی موفق هستند، الگوسازی شود تا حجاب بهعنوان بخشی از هویت فرد موفق، در ذهن نسل جوان نهادینه گردد.در پایان، باید گفت که حجاب و عفاف، صرفاً یک مسئله فردی یا دینی نیست، بلکه رکن بنیادین فرهنگ ایرانی-اسلامی است که حفظ آن، ضامن امنیت اجتماعی و سلامت اخلاقی جامعه خواهد بود. امروز، دفاع از حجاب، یعنی دفاع از مرزهای هویتی کشور.