پایگاه خبری و تحلیلی سپیدار آنلاین

فرهنگ امروزه در سپهرهای مختلف زندگی اعم سیاست، اقتصاد، اجتماع، آموزش، محیط زیست و اوقات فراغت تبلور می یابد و قابل سنجش و ارزیابی است.
در قرن پانزدهم واژه فرهنگ (culture) از ریشه باغبانی پرورش و مراقبت از محصولات کشاورزی یعنی agriculture گرفته شد. در قرن شانزدهم فرهنگ با پرورش اذهان پیوند خورد و معنی افکار و اندیشه های فرهیختگان را یافت. در قرن هیجدهم فرهنگ مترادف شد با وضعیت طبقات ثروتمند اروپایی که با برخورداری از مکنت آثار هنری تولید می کردند. موسیقی، تئاتر، ادبیات، نقاشی محصولات گرانی بودند که فقط در میان متمولین امکان ظهور داشت. در قرن بیستم مفهوم فرهنگ فراگیرتر شد و طبقات کارگر و متوسط در دامنه کنش های فرهنگی قرار گرفتند و تولید و استفاده از عناصر فرهنگی ارزانتر شد. رسانه های عمومی، سینما، موسیقی و ورزش در این زمینه نقش اساسی ایفا کردند اما در تعریف های جدیدتر فرهنگ به جای سوال در خصوص چیستی فرهنگ به آثار و نتایج فرهنگ پرداخته می شود و به جای این که بگوید فرهنگ چه چیزی است، تلاش دارد بگوید چه کاری می کند و نتیحه آن چیست. مثلا آثار زبان، انتقال معنا و برقراری ارتباط است. آثار دین پالایش رفتار انسان ها، تقوی و شکل دادن به جامعه ای سالم است و …
فرهنگ امروزه در سپهرهای مختلف زندگی اعم سیاست، اقتصاد، اجتماع، آموزش، محیط زیست و اوقات فراغت تبلور می یابد و قابل سنجش و ارزیابی است. حال اگر دوستان امروز از فرهنگ اصیل کرجی صحبت می کنند باید آثار و ویژگی های کرجی بودن را نیز بیان نمایند و آن را در نگاه مردم بیاورند. به تعبیر سعدی دوصد گفته چون نیم کردار نیست. ساعت ها از فرهنگ کرج صحبت کردن ولی در این شهری که طی ۳۰ سال جمعیت آن از ۳۵ هزار نفر به دو میلیون نفر رسیده نمی توان تبلوری از فرهنگ کرجی یافت. هر موقع سرنا و دهل زیبای دایی کرم و مشهدی خیراله سیاهکلانی در مراسم های مختلف و خیابان شنیده شد، هرگاه ترانه های کرجی و فولکلر صالحی در شهر طنین انداز شد؛ هرگاه تعزیه خوانی برغانی ها و طالقانی ها مردم را در ایام محرم به کرج کشاند؛ وقتی کرجی ها برای شنیدن قطعه کرج بهشت گمشده سیامک کلانتری در اکستر فلارمونیک به سالن آمدند؛ آنگاه از آثار و جذابیت های فرهنگ و هویت کرج می توان صحبت کرد. سرعت افزایش جمعیت و به همراه آن سرعت تکنولوژی در عصر جهانی شدن تهدید کننده فرهنگ و هویت های بومی است و لذا به تعبیر «کاستلز» فرهنگ مقاومت شکل می گیرد. این نکته در کرج نیز احساس می شود فرهنگ مقاومت می تواند ستیز برانگیز باشد. کرج نیازمند حفظ و احترام به همه فرهنگ ها و از همه مهمتر فرهنگ دیرین این دیار زیباست. فلذا اگر می خواهیم تبلور آن را در جامعه ببینیم باید از ذهن مردم به عین درآید و در اجتماع به نمایش گذاشته شود. دولت و نهادهای سیاسی باید چراغ دار اهل فرهنگ باشند نه بیش از آن. پس هرگاه مطالبات فرهنگی و هویتی از ذهن مردم به رفتار و کنش تبدیل شود، آنگاه شاهد اجتماعات فرهنگی در عصر جدید کرج خواهیم بود. اجتماعی که یاد می گیرد به سنن، محیط زیست، تاریخ، رویاها و باورهای این بهشت فراموش شده احترام نهد و آن را با الزامات دنیای جدیدی و عنصر شهروندی پیوند زند. این شهر علاوه بر این که موطن بسیاری از مردمان این دیار است، به بسیاری از مهاجران نیز هویت، دانش، شغل، خانواده و زندگی بخشیده است و قلب های بسیاری برای این شهر می طبد.