ندامتگاهها شهرکهایی نیازمند بازنگری
سپیدارآنلاین: گروه گزارش
اینکه یک ندامتگاه با همه افت و خیزهای آن تبدیل به اماکنی شود که خطاکاران در آن آموزش دیده و اندک اندک از آموزههای خود بهره برند، رویایی دور از دسترس نیست؛ آن هم در شهری که مردمش میزبان چهار ندامتگاه بزرگ کشوریاند.
ندامتگاه در تصور عموم منطقهای است محصور که عدهای بزهکار در آن اجتماع کرده و ضعفهای اخلاقی و اجتماعی گستردهای در لایه لایه پنهان و آشکار آن موجود است. اما فلسفه تشکیل ندامتگاه برای کسانی که برگههای زیادی از تقویم عمرشان را باد با خود نبرده یا حتی کسانی که عمری گذرانده و در اثر یک لحظه غفلت چشمانشان میزبان هر روزه میلهها شده، رویکردی تنبیهی و اصلاحی است که بر اساس آن، افرادی که به آنجا وارد می شوند باید با روحی تزکیه شده و اخلاق تثبیت شده از آن خارج شوند. واژه ندامتگاه در فرهنگ فارسی معین به عنوان مکانی تعریف شده که مجرمان در آن احساس پشیمانی کنند. بر این اساس چنان که از نام این واژه پیداست تفاوت فاحشی بین زندان که جایی برای نگهداری گناهکاران تعریف شده، با ندامتگاه وجود دارد؛ و آن محصور بودن به معنای جلوگیری از ورود به اجتماع نیست؛ که مکانی است که افراد در آن سهم خطای خود را پرداخته تا برای ورود مجدد به جامعه مهیا شده و تعلیم داده شوند.
ندامتگاه آموزشگاه شود
در این میان آموزش، نقشی بسیار پررنگ برای کسانی که پشت این میلهها اسیرند، ایفا می کند چرا که تبعات حضور در محیطی محصور که مقید به رعایت قوانین و چارچوبهایی مستمر و محدود است خودبهخود دامنگیر این افراد شده و نگرشهای متفاوتی را پس از ورود آنان به محیط عادی اجتماع ایجاد می کند. از این رو این افراد باید بتوانند پس از خروج از ندامتگاه نیز به بازپروری روحی خود پرداخته و با همتی که در انجام امور عملی و مهارتیشان به نمایش می گذارند، ضعفهایی که بر صورت روح و جسم آنان کشیده شده را پاک کنند. آموزشهای مختلف ازجمله آموزشهای فنی و حرفهای که در این محیط صورت میگیرد می تواند آنان را برای ورود مجدد به عرصه کار مهیا سازد. لیکن بازپروری روحی این افراد مستلزم فراگیری اموری است که آنان به صورت روزانه در معرض آن قرار دارند. از جمله این آموزشها، آموزشهای شهروندی است که میتواند بیش از هر چیز مددجویان را برای ورود مجدد به محیطی که برای مدتی از آن دور شدهاند، آماده نماید.
بهرهگیری