اعتقاد به مهدویت و تأثیر آن بر جوامع انسانی
سپیدارآنلاین: گروه اجتماعی
حجت الاسلام والمسلمین مجید صفدری، امام جمعه شهر مهستان در خطبه های نماز جمعه گفت: اعتقاد به مهدویت، نه تنها در میان مسلمانان، بلکه در سطح جهانی تأثیرات و پیامدهایی برجسته دارد.
یکی از مهمترین این پیامدها، ایجاد امید به آیندهای بهتر و عاری از ظلم و فساد است. این باور به مسلمانان، بهویژه شیعیان، این امید را میدهد که در آیندهای نهچندان دور، جهانی که در آن ظلم و فساد حاکم است، به پایان خواهد رسید. بر اساس آموزههای شیعه، زمانی که حضرت مهدی (علیهالسلام) ظهور کنند، بساط ظلم، فساد و بیعدالتی از روی زمین برچیده خواهد شد و عدالت فراگیر در سراسر جهان برقرار خواهد گردید.
مهدویت؛ چشمانداز به جهانی بهتر
در شرایط کنونی، شاهد آن هستیم که بسیاری از ملتها برای تحقق حقوق و دفاع از استقلال خود با موانع و مشکلات بزرگی مواجهاند. مستکبران و قدرتهای سلطهگر جهانی همواره در تلاشند تا صدای ملتهای مستقل و حقطلب را خاموش کنند و منافع خود را بر دیگران تحمیل نمایند. کشورهای مختلفی که در جستجوی عدالت و حقوق انسانی هستند، با تهدید، تحریم و فشارهای بینالمللی مواجه میشوند. در این وضعیت، اعتقاد به مهدویت بهعنوان یک راهحل معنوی و الهی، این پیام را به انسانها میرساند که دوران ظلم و ستم نمیتواند برای همیشه ادامه یابد.
ضرورت امید به مهدویت در دنیای امروز
در دنیای پرتنش و بحرانهای کنونی، اعتقاد به مهدویت برای هر فردی ضروری است. این اعتقاد نه تنها به مسلمانان، بلکه به تمام انسانها این امید را میدهد که در برابر ظلم و بیعدالتی، هیچگاه نباید تسلیم شد. بلکه باید به وعدههای الهی و ظهور حضرت مهدی (علیهالسلام) ایمان داشت؛ چرا که ظهور ایشان نقطهعطفی خواهد بود که دنیا را از فساد و ظلم نجات خواهد داد.
وعدهای الهی برای پایان دادن به ظلم و فساد جهانی
آنچه که در نگاه به مهدویت بهویژه در اندیشه شیعه دیده میشود، یک امید بزرگ است؛ امیدی به جهانی بدون جنگ، فقر، ظلم و فساد. جهانی که در آن عدالت برقرار خواهد شد و همه انسانها از حقوق مساوی برخوردار خواهند بود. این باور به مردم میآموزد که نباید در برابر سختیها و ظلمها تسلیم شوند، زیرا آیندهای روشن و پر از عدالت در انتظار آنان است.
در نهایت، اعتقاد به مهدویت نهتنها یک مسئله دینی و مذهبی است، بلکه یک نیروی محرکه برای امید به تغییرات بزرگ در سطح جهانی است. برای کسانی که در برابر ظلم و بیعدالتی مبارزه میکنند، این اعتقاد به معنای یک وعده قطعی و الهی است که روزی عدالت جهانی برقرار خواهد شد و بساط ظلم از روی زمین برچیده خواهد شد.
جهاد تبیین؛ راهکاری موثر برای مبارزه با شرارت و ظلم
در برابر جریانهای ظلم و جهالت که در تاریخ همواره وجود داشتهاند، یکی از اصلیترین و مؤثرترین راهکارها، جهاد تبیین است. این شیوه از مبارزه، توسط بازماندگان حادثه عاشورا و به ویژه تحت رهبری حضرت امام سجاد (علیهالسلام) و حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) به منصه ظهور رسید و با تبلیغ و تبیین حقیقت قیام عاشورا و اهداف آن، دشمنان را در تلاش برای تحریف حقایق ناکام گذاشت. امروز نیز در دنیای معاصر، دشمنان بشریت از ابزارهای جدید برای تضعیف ایمان، تحریف واقعیتها و گمراهکردن مردم استفاده میکنند. در این شرایط، جهاد تبیین به عنوان راهکاری مؤثر برای مقابله با این تهدیدات مطرح است.
دشمنان امروز؛ تهدیدات جدید برای تضعیف ایمان و ایجاد انحراف
امروزه دشمنان از ابزارهای مدرن و پیچیده برای حمله به ارزشها، باورها و هویت ملتها استفاده میکنند. آنان با روشهای متنوعی همچون تبلیغات دروغین، تطمیع، تهدید، شایعهسازی، جابجایی مسائل فرعی با مسائل اصلی، گسترش یأس و ناامیدی، ترس از جنگ، و ایجاد اختلاف و تفرقه سعی دارند تا مردم را از مسیر حقیقت منحرف کنند و در راستای منافع خود گام بردارند. در این شرایط، هر گونه سستی یا بیتفاوتی در برابر این حملات به معنای پیروزی دشمنان است. بنابراین، تبیین حقایق و آگاهیبخشی به جامعه ضروری است.
ضرورت تبیین حقیقت و بصیرت در برابر تهدیدات فرهنگی و اجتماعی
تبیین و آگاهسازی مردم از خطرات و انحرافات موجود، اولین گام در مبارزه با جریانهای ظلم و فساد است. همانطور که حضرت زینب (سلاماللهعلیها) با شجاعت و دقت تمام، حقیقت عاشورا را در برابر تحریفها و تبلیغات دشمنان تبیین کردند، امروز نیز ما باید با پیروی از این روش، حقایق را برای جامعه بشناسیم و بشناسانیم. این کار نه تنها در راستای حفظ بصیرت و آگاهی مردم است، بلکه موجب تقویت اراده و ایمان آنان در مواجهه با مشکلات و تهدیدات میشود.
اقتدا به حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در جهاد تبیین
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) نمونه بارز جهاد تبیین هستند که در دل مصیبتهای عاشورا، با بیان حقیقت و صراحت در کلام خود، از تحریف واقعه عاشورا جلوگیری کردند. در شرایط امروز نیز ما باید همچون ایشان از هیچ تهدید و ترسی نترسیم و با جهاد تبیینی، به وظیفهمان در شناساندن حقیقت عمل کنیم. بصیرت و آگاهی، سلاحی است که در این مسیر به ما کمک خواهد کرد تا در برابر تمامی توطئهها و تهدیدات دشمن ایستادگی کنیم و نگذاریم که حقیقت تحریف شود. بهویژه در دوران فعلی که ابزارهای رسانهای و دیجیتال نقش مهمی در شکلدهی افکار عمومی دارند، تبیین درست و آگاهانه حقایق از اهمیت ویژهای برخوردار است.
فرار شاه؛ نقطه عطفی در کوتاه شدن دست آمریکا از ایران
۲۶ دیماه، یادآور یکی از مهمترین روزهای تاریخ معاصر ایران است؛ روزی که شاه خائن و دستنشانده آمریکا به رهبری امام خمینی (ره) و همراه با قیام ملت ایران از ایران فرار کرد. این واقعه، نه تنها نشاندهنده پایان سلطنت یک رژیم فاسد و وابسته بود، بلکه نقطه عطفی در کوتاه شدن دست آمریکا از کشورمان به حساب میآید. پس از این روز تاریخی، آمریکا نتوانست دوباره سلطه خود را بر ایران اسلامی برقرار کند، اگرچه هنوز نفوذیهای وابسته به این قدرت استکباری در داخل کشور به دنبال تحقق اهداف آن هستند.
وابستگان به آمریکا؛ همچنان در میان مسئولان کشور
با وجود گذشت سالها از پیروزی انقلاب اسلامی و شکست سلطنت پهلوی، متأسفانه برخی از افراد و گروهها در کشور همچنان به آمریکا امید بستهاند و در پی تطابق با سیاستهای آن هستند. این افراد که به عنوان غربزدههای وابسته به آمریکا شناخته میشوند، هیچگاه از سلطه و نفوذ این کشور در ایران دست برنداشتهاند. آنها هنوز هم بهدنبال جلب حمایتهای آمریکا و قدرتهای غربی هستند و دیدگاههایی جز منافع و خوبیهای آمریکا را نمیبینند. این گروه از افراد باید بدانند که ملت ایران در روز ۲۶ دیماه، در برابر چنین قدرتهایی ایستادگی کرد و آنها باید از تاریخ عبرت بگیرند.
دوران سلطه آمریکا؛ غارت منابع و رنج ملت ایران
آن زمان که آمریکاییها در دوران طاغوت، چند دهه در ایران مداخلات گستردهای داشتند و شاه را به عنوان نوکر خود به کار میگرفتند، آیا هیچگونه فایدهای برای ملت ایران داشتند؟ جز غارت منابع طبیعی کشور، بهویژه نفت، و تحمیل فقر و فلاکت بر مردم، چه دستاوردی برای ایران داشتند؟ آیا وضعیت معیشتی مردم ایران در آن دوران قابل مقایسه با شرایط امروز است؟ در آن زمان حتی شاه ایران باید نوکری سربازان آمریکایی را میکرد و به تبعیت از سیاستهای استعماری آمریکا پرداخته بود. منابع ملی کشور در دست غارت قرار داشت و مردم ایران در رنج و سختی زندگی میکردند.
آیندهنگری؛ بازگشت به دوران سلطهگری آمریکا غیرممکن است
برای نسل جوان و نوجوانان امروز که دوران سلطه آمریکا بر ایران را ندیدهاند، لازم است که از پدران و مادران یا پدربزرگها و مادربزرگها بپرسند تا حقیقت وضعیت اقتصادی، رفاهی و اجتماعی دوران شاه و سلطه آمریکا را بدانند. آنها باید بدانند که برای حفظ دستاوردهای انقلاب و جلوگیری از بازگشت به دوران طاغوت، باید روحیه انقلابیگری را حفظ کرده و از ولایت فقیه به عنوان رهبری که مسیر انقلاب اسلامی را تعیین میکند، تبعیت کنند.
دوران روحانی؛ مذاکره با آمریکا و افزایش تحریمها
دولت حسن روحانی در طول ۸ سال حضور خود در رأس اجرایی کشور، عمده زمان و انرژی خود را صرف مذاکره با آمریکا و کشورهای غربی کرد. او با شعار "دیپلماسی فعال" و تلاش برای بهبود روابط با غرب، همواره از برجام بهعنوان دستاورد مهم خود یاد میکرد. اما پس از امضای توافق هستهای، نه تنها هیچگونه تحولی در رفع تحریمها و بهبود وضعیت اقتصادی ایران مشاهده نشد، بلکه تحریمها شدیدتر و بحرانها بیشتر شد. در نهایت، این مذاکرات هیچ نتیجه مثبت و ملموسی برای ملت ایران بهدنبال نداشت و بهجای تسهیل روابط، فشارهای اقتصادی بر مردم بیشتر شد.
برجام؛ نماد شکست مذاکرات بدون نتیجه برای ایران
برجام، توافق هستهای میان ایران و گروه ۱+۵، نمونه واضحی از شکست مذاکره بدون نتیجه برای کشور است. خود مذاکرهکنندگان ایرانی نیز اذعان دارند که این توافق بهجای بهبود وضعیت اقتصادی و رفع تحریمها، تنها به نفع کشورهای غربی تمام شد و خسارتهای زیادی برای ایران به همراه داشت. هیچکدام از وعدههای برجامی مبنی بر لغو تحریمها یا بهبود روابط اقتصادی محقق نشد. اکنون همان افرادی که برجام را بهعنوان دستاورد بزرگ معرفی میکردند، به دنبال بازگشت به همان راه اشتباه و امتحان دوباره این مسیر زیانبار هستند.
پیام مقام معظم رهبری؛ اولویت تأمین منافع مردم ایران
مقام معظم رهبری در بیانات اخیر خود تأکید کردند که مردم ایران به سیاستمداران و مسئولان کشور رأی دادهاند تا منافع آنها را تأمین کنند، نه منافع کشورهای خارجی مانند آمریکا. ایشان با هشدار به مسئولان فرمودند که نباید در تصمیمگیریها، نظر و خواست غربیها را ترجیح دهند. مذاکره، بهویژه با کشورهای غربی، مشکلی ندارد، اما مذاکرهای که به نتیجهای ملموس و در جهت تأمین منافع مردم ایران منتهی نشود، خسارت است. در واقع، مذاکرهای که نتیجهاش پایبندی به توافقات و تأمین منافع ایران نباشد، تنها به نفع غربیها خواهد بود و ایران باید از چنین مذاکراتی پرهیز کند.
تکرار اشتباهات گذشته؛ مذاکره با غربیها بهجای اجرای سیاستهای داخلی
امروز برخی از سیاستمداران و مسئولان همچنان به دنبال مذاکره با غربیها هستند، در حالی که تجربه گذشته نشان داده است که این مسیر هیچ سودی برای کشور نداشته است. جای سوال است که چرا برخی از مسئولان نمیخواهند از تجربیات گذشته درس بگیرند و به جای تکیه بر راهحلهای داخلی و تقویت توانمندیهای کشور، همچنان امید به خارجیها دارند. این اشتباهات گذشته تنها زمانی قابل جبران خواهد بود که مسئولان به فرمایشات مقام معظم رهبری توجه کنند و اولویت خود را بر تأمین منافع مردم ایران و استفاده از ظرفیتهای داخلی قرار دهند. در شرایط کنونی، مذاکره با غرب اگر به هدف دستیابی به نتایج مثبت برای ملت ایران باشد، ایرادی ندارد، اما تجربه برجام و سیاستهای گذشته نشان داده است که مذاکره بیثمر و بیپایبندی طرف مقابل تنها به ضرر ایران خواهد بود. مسئولان باید در تصمیمات خود، به جای گوش دادن به سخنان غربیها، به فرمایشات مقام معظم رهبری عمل کرده و برای تأمین منافع مردم ایران تلاش کنند.