کودک آزاری و بررسی ابعاد آن
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
امروزه درفضای مجازی و دنیای واقعی پیرامون خود شاهد اخبار و انتشار عکس ها و فیلم هایی از کودکانی هستیم که توسط والدین یا مراقبان و افراد غریبه به طرز وحشتناک و دلخراشی مورد آسیب جسمی و روانی قرار گرفته اند.
اکثر ما با دیدن این وقایع اندوهگین و متاثر می شویم این موارد جزئی از کودک ازاری است که ما بطور اشکار میبینیم یا میشنویم اما عمق فاجعه زمانی است که این کودکان بی گناه به افراد خلافکار، جنایت کار و حتی بیماران روان تبدیل میشوند و سرمایه های اجتماعی خود را از دست میدهند و کسی جز عاملین این وقایع و افرادی که متصدی حمایت از حقوق کودک هستند مقصر این وقایع نیستند. کودکان در هر سن و سالی که باشند افرادی بدون دفاع و ضعیف بوده و توانایی تنهایی مراقبت از خود به تنهایی را ندارند. خانواده نقش اساسی در پاسخگویی به نیازهای عاطفی و جسمانی کودک را دارد و در صورت عدم پاسخگویی به نیازهای کودک و یا بدرفتاری و سوء استفاده از آن ها شخصیت در حال رشد آنان آسیب می بیند و در درازمدت و بزرگسالی تأثیر سوء آن نمایان می شود و درمورد کودکان کار و خیابان و کودکان فاقد سرپرست و بدسرپرست شرایط بدتری داشته و آسیب های جدی تر را تجربه خواهند کرد. با توجه به حساسیت بیشتر و وضع قوانین سخت گیرانه در خصوص برخورد با کودک آزاری در دهه های اخیر هنوز جای خالی هایی در قانون وجود دارد. با این حال حقوق کودکان ان گونه که شایسته آن هستند رعایت نمی شود از جمله این موارد میتوان به کودک آزاری، کودکان کار و خیابان اشاره کرد.بنابراین کودک آزاری پدیده اجتماعی جدیدی نیست بلکه از زمان های قدیم همزمان با تاریخ بشر در طول تاریخ وجود داشته است اما کمتر به عنوان معضل اجتماعی در نظر گرفته میشد از دلایل توجه به کودک آزاری می توان به آگاهی خانواده و جامعه از حقوق کودکان انجمن ها و مراکز های حمایتی از کودکان آمارهای گزارش شده توسط پژوهشگران و اشاره کرد.آنجا که کودک آزاری شامل ابعاد گوناگون اجتماعی، حقوقی و بالینی است بر اساس آن تعریف های متناسب با آن صورت گرفته است. علاوه بر ان فرهنگ و ارزشهای فرهنگی نقش پررنگی در تعریف کودک آزاری دارد زیرا در هر جامعه فرهنگ و سنت های خاصی حاکم است و نمیتوان یک تعریف مشخص و دقیق از کودک آزاری ارائه کرد. به عبارتی دیگر برای تعریف کودک آزاری باید به ارزش های فرهنگی و آداب و رسوم جامعه توجه کرد و ممکن است در یک فرهنگ رفتارهای معینی به عنوان آزار تلقی شود ولی در فرهنگ دیگر آن رفتار رفتار عادی به شمار آید.تعریف سازمان جهانی بهداشت از کودک آزاری:آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان و یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افرادی که نسبت به او مسئول هستند مطرح گردیده است و در خصوص کودکان بی سرپرست و بدسرپرست مدعی العموم یا سازمان بهزیستی متولی می باشد. به عبارت دیگر هرگونه آسیب جسمی، روانی، جنسی، غفلت و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی کودک زیر ۱۸ سال توسط افرادی که عهدهدار مراقبت از کودک هستند کودکان آزاری محسوب می شود.
انواع کودک آزاری
سازمان جهانی بهداشت کودک آزاری را در چهار نوع رفتار خشونت آمیز علیه کودکان دستهبندی کرده است
:کودک آزاری در قالب آزار جنسی به ذهن متبادر میشود، درحالی که کودک آزاری انواع مختلفی دارد و امور گستردهای وجود دارند که میتوانند به سلامت جسمی و روانی کودک آسیب وارد کنند. کودک آزاری به چهار دسته تقسیم میشود:
۱. کودک آزاری جسمی
کودک آزاری جسمی میتواند طیف گستردهای از اعمال را، از تنبیه ساده گرفته تا آسیبهای جسمی شدیدِ منجر به مرگ، دربرگیرد.
۲. کودک آزاری روانی (عاطفی)
کودک آزاری روانی، علائم مشهودی روی بدن باقی نمیگذارد اما ممکن است که تأثیراتی حتی آسیبزاتر از کودک آزاری جسمی بر سلامت کودک باقی بگذارد؛ مواردی ازقبیل سرزنش، تحقیر، طرد کردن، ایجاد ترس و نگهداری دور از خانواده، همگی جزو کودک آزاری عاطفی به حساب میآیند.
۳. غفلت (مسامحه)
بیتوجهی و نادیده گرفتن نیازهای اساسی کودک؛ مثل بیتوجهی به ظاهر، بیتوجهی به نیازهای روانی یا عدم توجه به کودکانی که نیازهای خاص دارند، موجب میشود تا این آزارها در آینده بر شخصیت کودک تأثیرگذار باشند.
۴. کودک آزاری جنسی
درنهایت کودک آزاری جنسی که مهمترین نوع کودک آزاری محسوب میشود، تقریبا میتواند بخشهایی از همهی آسیبها را دربر گیرد.
با توجه به این دستهبندی، بهطور کلی از هر چهار بزرگسال، یک نفر مورد یکی از انواع کودک آزاری قرار گرفته استآزار عاطفی غیرمستقیم یا منفعلانه: هنگامی که والدین و یا مراقبان کودک، نیازهای عاطفی و روانی کودک را که برای رشد و سلامتی لازم است، اجرا نمیکنند سوء استفاده غیر مستقیم و یا منفعلانه رخ داده است که با غفلت و بی توجهی همراه است.آزار عاطفی مستقیم یا فعالانه: شامل رفتار های توهین امیز، مسخره کردن، مقایسه کردن کودک با دیگران، ایجاد احساس گناه در کودک، ممانعت از تحصیل و برقرای ارتباط کودک با دیگران و.. میباشند.درباره آسیب های وارد به کودک توسط افرادی که ذکر شد و آثار مخرب آن بر سلامت روان کودک می توان اینگونه گفت که اثرات و نتایج آسیب های کودک آزاری در بزرگسالی دنیای تعاملات کودک را تغییر خواهد داد و کودکی سالم تبدیل به فردی بیمار با ویژگی های مانند
• دیوارسازی بین خود و دیگران همراه با محدود کردن روابط
• ترس شدید از صمیمیت
• خاطرات و یادآوری آنها به صورت کابوس های شبانه
• خشم های بی دلیل نسبت به اطرافیان خصوصا والدین و اجتماع
• احساس گناه، شرم،
• از دست دادن اعتماد نسبت به اطرافیان
• اعتیاد به الکل و مواد مخدر
• ازدواج های ناموفق
• توان همدلی با دیگران کاهش می یابد
• افسردگی
• اضطراب
• ترس های مرضی بدل خواهد شد.
کودکی که مورد تمسخر قرار میگیرد خود را مستحق این رفتار دانسته و اعتماد به نفس و عزت نفس کودک برای همیشه کاهش یافته و زندگی بزرگسالی وی را مختل خواهد نمود. پس تمسخر و رفتار هایی که از نظر برخی از افراد شوخی و خنده دار می آید برای یک کودک در دنیای وی یک آسیب بزرگ و جدی بوده و قابل جبران نیست. در انتها نواقصی که در قانون اساسی در حمایت از کودک دیده می شود عدم در نظر گرفتن آسیب روحی به کودک در موارد تمسخر و غفلت که از نوع کودک آزاری مسامحه است می باشد
مریم محقق کارشناس ارشد روانشناسی و فعال اجتماعی حوزه زنان و کودکان