زندگی نامه شهید مهدی سبزه پرور اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
شهید مهدی سبزه پرور در سال 1327 در شهرستان كرج متولد شد و بعد از طی مدت تحصیل به عنوان كارمند در بیمارستان فیاض بخش مشغول به كار شد ودر عضویت انجمن اسلامی این موسسه در جهت تحقق بخشیدن به آرمانهای انقلاب همراه با سایر اعضا فعالیت موثری داشت.
زندگی نامه این شهید بزرگوار به شرح ذیل است:
نام و نام خانوادگي: مهدي سبزه پرور
تاريخ و محل تولد: 1327/1/16 - كرج
تاريخ و محل شهادت: 1360/9/13 - بستان
شغل شهيد: كارمند دانشگاه علوم پزشكي ايران (بيمارستان شهيد فياض بخش)
محل مزار: امامزاده محمد (ع) حصارك
شهید مهدی سبزه پرور در سال 1327 درشهرستان كرج متولد شد و بعد از طی مدت تحصیل به عنوان كارمند در بیمارستان فیاض بخش مشغول به كار شد و در عضویت انجمن اسلامی این موسسه در جهت تحقق بخشیدن به آرمانهای انقلاب همراه با سایر اعضا فعالیت موثری داشت و از اوائل انقلاب تمام دستوراتی را كه از طرف امام (ره) صادر می شد با جان و دل میپذیرفت و حتی الامكان به آن جامه عمل میپوشاند. یكی از آن وظایف شركت در جهاد سازندگی بود كه در ماه مبارك رمضان با زبان روزه و در گرمای تابستان میدیدیم كه چگونه عاشقانه به برداشت محصول مشغول بود و با صورتی كه از نور خورشید سوخته بود گواه بر این مدعا بود و بهترین خوراك و بهترین پوشاك خود را به آنها هدیه میكرد و معتقد بود همان چیزی را كه برای خود میپسندی برای دیگران هم باید پسندید.
یكی دیگر از مسائلی را كه بسیار اهمیت می داد تربیت فرزند بود و همان طور كه در قسمتی از وصیت نامه اش امده انتظار دارد كه فرزندانش با تربیت اسلامی پرورش یابند چون معتقد بود كه پایه ریزی و اساس یك كشور اسلامی با تربیت همین كودكان پی ریزی میشود. یكی دیگر از خصوصیات دیگرش كه خیلی مهم نیز بود این بود كه از ریا و تظاهر در كارها دوری میجست و همین خصوصیات باعث شده بود كه انسان فروتن و متواضعی باشد و وقتی كه به جبهه رفته بود به قول یكی از همسنگرانش این فروتنی به حد اعلای خود رسیده بود تا اینكه مورد لطف خداوند قرار گرفت. لازم است در اینجا یكی از نوشته هایش که بعد از شهادتش در لباسش به دست آمده برایتان بنویسم كه حاكی ازدور بودن وی به مسائل مادی بود و همین مسئله باعث شد كه از این دنیا رخت بربندد و به دنیای جاوید رهسپار گردد. میگوید انسانی كه دل به مال دنیا دوخته و شب و روز در فكر مال اندوزی باشد همانند كرم ابریشمی است كه دور خود را احاطه میكند و از دنیای خارج بی خبر می شود.
بله، مهدی در عمل ثابت كرد كه هیچ چیز نمیتواند او را احاطه كند به جز دوستی الله و بدین صورت وقتی وجود خود را در جبهه لازم دید با پیوستن به بسیج سپاه پاسداران به ندای امامش لبیك گفت و با اعزام به جبهه حق علیه باطل به سوی قربانگاه عشق شتافت و به دریای بیكران شقایقهای آتشین بستان پیوست.مهدی سبزه پرور در یكی از روزهای بزرگ خدا بعد از چند روز بی آبی، آبی پیدا كرد و با آن وضو گرفت و نماز خود را به جای آورد و بعد حمله آغاز شد و با رمز یا حسین، طریق القدس را در پیش گرفت و به سوی قلب سپاه پاسداران بعثی شتافت. آنگاه لحظه موعود فرا رسید و با تیری به قلبش آنچنان بی تابانه در خون خویش غلطید و گویی عاشقی است دلخسته كه با معبودش دیدار میكند. از آن شهید دو دختر بر جای مانده سمیرا و سمانه كه سمانه بعد از شهادتش متولد گردیده كه امید است فرزندانش نیز همچون خود او زینب گونه راه او را ادامه دهند.
قسمتی از وصيت نامه شهيد
«ميدانم جهاد و شهادت در راه خدا مايه سعادت است و مي دانم شهادت هديه اي است از طرف خدا و امام. مي دانم كه خطاهايي در زندگي از من سرزده و اميدوارم كه خانواده و دوستان و خويشان مرا ببخشند. در طول عمر جز معصيت كاري نكرده ام و اكنون با كوله باري از گناه از ميان شما مي روم تا به ديار حق برسم، به آنجايي كه حركت زمان و زندگي پاياني ندارد. خدايا تو مي داني كه اين روح آلوده و جسم ناتوان قابل نثار راهت نيست. تو مرا ببخشاي...»