21 تیر 1394
شماره خبر: 145409

زندگی نامه شهید حمید روستایی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی

سپیدار‌آنلاین: گروه جالب و خواندنی

زندگی نامه شهید حمید روستایی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی


شهید حمید روستایی فرزند رسول در سال ۱۳۳۹ در شهرستان کرج در خانواده‌ای متدین و مذهبی به دنیا آمد. وی پس از پایان دوران ابتدایی که مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود وارد ارتش شد و لباس جهاد بر تن کرد.
شهید حمید روستایی از شهدای سرافراز ۸ سال دفاع مقدس شهر کرج است که قسمتی از زندگی‌نامه و وصیت‌نامه این شهید را مرور می‌کنیم. شهید حمید روستایی فرزند رسول در سال ۱۳۳۹ در شهرستان کرج در خانواده‌ای متدین و مذهبی به دنیا آمد. وی پس از پایان دوران ابتدایی که مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود وارد ارتش شد و لباس جهاد بر تن کرد و در عملیات‌های مختلفی شرکت کرد و سه بار در جنگ مجروح و در بیمارستان بستری شد اما هر بار پس از بهبودی به میدان نبرد بازگشت و در کنار دیگر رزمندگان اسلام با دشمن جنگید و آنچنان از خود رشادت نشان داد تا به درجه استوار یکمی رسید. حمید روستایی در بحبوحه جنگ از تحصیل علم باز نایستاد و در کنار جنگ و جبهه به صورت شبانه‌روزی تحصیلاتش را تا دوم نظری را ادامه دهد. این شهید والامقام در ۲۰ فروردین سال ۱۳۶۵ در منطقه پل کردان در درگیری با عناصر تروریستی منافقین به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به خیل عیم فرزندان شهید روح الله پیوست و هم اکنون نزد پروردگارش از نعمت نعیم بهشت روزی می خورد. از شهید والامقام حمید روستایی دو دختر به یادگار ماند.​
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام بر پیامبر خدا (ص) و اهل بیت طاهرینش و امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام امت خمینی بت شکن و ابراهیم زمانه. با درود بر روح پاک طیبه شهداء از صدر اسلام تاکنون و با سلام به خانواده محترم شهداء و مفقودین و جانبازان و اسراء. سپاس خداوند بزرگ را که بار دیگر مرا به امتحانش مبتلا می کند. خدا را شکر می کنم که مذهبم اسلام و رهبرم امام امت قرار داد. پروردگارا چگونه شکر تو را بجا آورم که اگر این انقلاب و این رهبر کبیر نبود چگونه به تو نزدیک می شدم و راه تو را پیدا می کردم. آری امروز، روز لبیک گفتن به ندای حسین (ع) است. امروز روز گذشتن از زن و فرزند و اهل و عیال است. من با حکم امام عزیز این وظیفه را در خود دیدم که باید به یاری اسلام شتافت. امروز هر که این انقلاب را یاری کند امام زمان (عج) را یاری نموده و همچنین جد او حسین (ع) را یاری کرده و همچنین رسول خدا (ص) و خود خدا یاری کرده است و خداوند هم او را دوست می دارد و همچنین او را می گیرد و پیش خود می برد و این بردن و کشته شدن سعادتی است که نصیب هر کس نمی گردد؛ چرا که کامل ترین انسانها شهیدان هستند. ای خواهر و برادری که وصیت نامه این حقیر را می خوانی یک لحظه با خدای خود خلوت کن و این عمر چند روزه را به سعادت ابدیت ببخش… این دنیا وطن اصلی نیست، اینجا وطن سنگ و کلوخ و گیاه و حیوان است. واقعیت این است که ما در این دنیا غریبیم. من از پدر و مادرم طلب بخشش میکنم از اینکه نتوانستم عصای پیری آنها باشم. پدر و مادر عزیز ما از خداییم و محبت مرا نیز او در دلهایتان نهاده است و اکنون هم اوست که جانم را خریدار شده است. پس به سوی او بازگشت می کنم. مبادا دشمن به صدای ناله های شما ریشخندمان کند و شاد شود. بگویید شهادت افتخار ماست…. همسرم خدا را به یاری بطلب، تو را یاری می کند. هر وقت برای جبهه رفتن تو را تنهایت می گذاشتم، یاریم می کردی و شیر زن بودی و بدرقه ام می کردی، خداوند از تو راضی باشد… فرزندم پدرت می دانست پس از رفتن تو بار سنگین بر دوش مادرت هستی من خدا را به کرمش شکر می کنم که تو را به حال خود وامگذارد. در تلاش تقرب به درگاهش باش که یتیم نخواهی بود و از برادران و خواهرانم و همگی فامیل حلالیت می طلبم.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا
حمید روستایی

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی شود