امنیت امروز ما دستاورد روشنفکران دینی است
سپیدارآنلاین: گروه اجتماعی
دکتر احسان شریعتی گفت: ایران در مقایسه با دیگر کشورهای اسلامی نسبت به ناامنیهای ناشی از بنیادگرایی واکسینه شده است و تنها جای امن منطقه است؛ این از کار روشنفکران دینی ریشه میگیرد که براساس تجربههایی که داشتهایم کشور را در مقابل چنین تفکراتی واکسینه کردهاند.
دکتر احسان شریعتی در نشست «شریعتی و امروز» که توسط انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی در سالن غدیر دانشکده علوم انسانی برگزار شد، گفت: امروز به مناسبت هشتاد و دومین سالگرد تولد علی شریعتی این جلسه توسط انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی تشکیل شده است تا بحث «شریعتی و امروز » را باز کنیم و امیدواریم که این بحث تداوم داشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: بحث این است که وقتی نامی از شریعتی مطرح میشود؛ گذشتهای نیز به همراه آن تداعی میشود؛ اما شریعتی علاوه بر اینکه حرفهایی را مطرح کرده، تاثیراتی نیز بر جامعه گذاشته است. فرزند دکتر علی شریعتی به برداشتهای متنوع و گاه متناقض از کلام و تاثیر پدرش اشاره کرد و گفت: شریعتی به همه جور اتهامی متهم است؛ این اتهامات گاهی بیان میدارد که شرایط کنونی و موجود اثری از تاثیرات کار وی است و عدهای نیز او را به همراهی با نظامهای محافظه کار و خواستار حفظ وضع موجود زمان خود متهم میکنند. این استاد دانشگاه افزود: پس در حال حاضر با سوء برداشتهای زیادی نسبت به شریعتی مواجه هستیم و البته این سوء برداشتهایی که از شریعتی شده است نشان میدهد که نمیتوان آنها را پذیرفت. وی ادامه داد: فراسوی همه این سوء برداشتها شریعتی را باید در زمان خود مورد بررسی قرار داد و به این سوالها از جانب وی پاسخ داد که او بحران را در چه چیزی میدیده است؟ ریشه بحران را چه چیزی میدانسته؟ جامعه ایده آل خود را چگونه ترسیم کرده است و راه رسیدن با آن جامعه را چگونه تشریح کرده است. شریعتی سوءاستفاده از مفهوم تفکر سلفی را گوشزد کرد و گفت: تفکر سلفی که در حال حاضر مورد سوء استفاده قرار گرفته است متعلق به نواندیشان دینی چون سید جمال الدین اسدآبادی است که ادامه آن به شریعتی میرسد؛ شریعتی به عنوان یک گفتمان هنوز مطرح است. وی ورود جهان به تجدد را از طریق پروژه نودین پیرایی یارنسانس اعلام رد و گفت: رفورماسیون در جهان اسلام نیز در اندیشه سید جمال الدین اسدآبادی، اقبال لاهوری و علی شریعتی ریشه دارد که همچنان مطرح است و البته برداشتهای درست و نادرست زیادی از آن صورت گرفته است. فرزنددکتر شریعتی خاطرنشان کرد: حال باید فهم درست این پروژه و روش آن را دنبال کرد؛ به قول نیچه چندبرخورد را میتوان در مواجهه با یک پدیده از خود بروز داد یکی اینکه بخواهیم گذشته و عظمت آنرا حفظ و بازگردانیم و دوم روش انتقادی و برخورد روشنفکرانه با گذشته است. این استاد دانشگاه افزود: هرکدام از این دو روش نقطههایی از واقعیت را به ما نشان میدهند اما روشی که شریعتی و دیگر نواندیشان دینی در مواجهه تاریخ گذشته در پیش گرفتند یک روش از سرگیرانه و ساختارگشایانه است که به دنبال تصلب و زنگارزدایی از ساختار متصلب ایجاد شده از تاریخ گذشته است. وی تصریح کرد: این روش به گذشته رجوع میکند ولی بر خلاف روش سنتگرا که تمایل دارد عظمت گذشته را حفظ کند؛ با نگاهی نقادانه به دنبال تصلبزدایی از شرایطی است که تاریخ گذشته ایجاد کرده است. شریعتی به نواندیشی دینی و عملکرد آن اشاره کرد و ادامه داد: نواندیشان دینی در عین حالی که گذشته را نقد میکردند آینده نگر نیز بودند و گذشته را در خدمت آینده قرار میدادند. فرزند دکتر علی شریعتی مثالی برای بیان تفاوت میان ظاهر و باطن اسلام را ذکر کرد و گفت: دین اسلام به دلیل اینکه شرایط یکباره و ناگهانی تغییر نظام موجود فراهم نبود با بردهداری به طور واضح مخالفت نکرد اما اگر روح اسلام را در نظر بگیریم همه اشکال بردگی را رد میکنیم ولی اگر ظاهر را بگیریم به دلیل وجود بردگی در دوران اسلامی بردگی را مجاز میشمریم. وی ادامه داد: عصر ما با عصر پدران ما متفاوت است؛ شریعتی آن روز با پدیدهای به نام بنیادگرایی که رشد کرده و هم سنتگرایی را میکوبد و هم نوگرایی را طرد میکند، مواجه نبود. شریعتی یادآورشد: بنیادگرایی به پدیده ویژهای تبدیل شده است که در حال رشد بوده و همانند فاشیسم و نازیسم اما در شرایط امروز عمل میکند و البته پدران ما چنین پدیدهای را ندیده بودند. این استاد دانشگاه به ناامنیهای ناشی از بنیادگرایی کنونی از پاریس تا خاورمیانه اشاره کرد و گفت: جهان کنونی با ناامنی زیادی مواجه است و آنطور که پیداست امروز ایران تنها جای امن جهان است که از خطر تفکرات بنیادگرایانه در امان است.
شریعتی مهمترین دلیل این امنیت را عملکرد روشنفکران دینی دانست و افزود: ملت ما امروز به خاطر تجربههای گذشته و دستاوردهای مثبت روشنفکری دینی نسبت به خطر بنیادگرایی واکسینه شده است و از این جهت از تمامی کشورهای اسلامی امنتر هستیم. در ادامه این جلسه فرزند دکتر شریعتی به پرسش تعدادی از دانشجویان حاضر در سالن پاسخ گفت که در جواب به سوالی مبنی بر شباهت دنیای امروز با دنیای شریعتی گفت: همانطور که در زمان وی قطب بندی سوسیالیسم و کاپیتالیسم جهان را تقسیم کرده بود امروز نیز این قطب بندیها ادامه دارد با این تفاوت که ایدئولوژیها پایان یافته و عصر پساها فرارسیده است و جهان به دو بخش شمال و جنوب تقسیم شده است. وی در پاسخ به اینکه شریعتی را باید سیاست مدار بدانیم یا جامعه شناس گفت: شریعتی از دوران جوانی مبارزی سیاسی بود که البته از این مبارزهها متحمل فشار و زندان نیز شد اما در دوره آخر و زمانی که به ایران باز میگردد مشکلات جامعه ایران را در مفهومی به نام «استحمار» میبیند. این استاد دانشگاه افزود: شریعتی جامعه آن روز را در بند دین و مذهبی میبیند که تا وقتی آن را از زندان ارتجاع نجات ندهیم امیدی به اصلاح آن نیست. شریعتی به دنبال بازنگری درون دینی است و البته در دوران جوانی به دنبال تغییر نظام سیاسی حاکم بود. یکی از دانشجویان حاضر مساله مشکوک بودن مرگ دکتر شریعتی را مطرح کرد که وی بر این مساله صحه گذاشت و خاطرنشان کرد: این مرگ مشکوک و غیر طبیعی بود و به دلیل مشکلات ناشی از بعد مسافت و به دلیل وقوع حادثه در خارج از کشور این مساله مشکوک مانده است اگرچه همچنان بررسیها ادامه دارد. وی در توضیح جامعه ایدهآل و مورد نظر دکتر شریعتی گفت: در اندیشه شریعتی، سوءبرداشت از دین و «استحمار» ریشه تمام مشکلات ما بود؛ پس برای رفع آن به انقلابی فرهنگی نیاز بود تا بعد از آن به جامعهای آزاد، برابر و معنوی دست یابیم. این استاد دانشگاه خلاصه جامعه ایدهآل شریعتی را الهام گرفته از پیامبران الهی دانست و گفت: نهایت خواسته وی آزادی، برابری و عرفان است که در چارچوبی سوسیال دموکراتیک جریان دارد و از نظر فرهنگی نیز اخلاقی و متعالی است. فرزند دکتر شریعتی در پایان روش رسیدن به جامعه ایدهآل را روش انقلابی به معنای جدید دانست و افزود: این روش نه به دنبال اسقاط نظام از پایین و نه به دنبال اصلاح آن از بالا بود بلکه سعی داشت با انقلابی ارزشی با آگاهی و آزادی بخشی رفتار انسان را عوض کند.
منبع ایسنا