Logo

صفحه اصلي > یادداشت > تأملی بر واگرایی هویتی نسل جدید و وظیفه نهادهای فرهنگی

تأملی بر واگرایی هویتی نسل جدید و وظیفه نهادهای فرهنگی


دیروز, 08:50. نويسنده: monshi
تأملی بر واگرایی هویتی نسل جدید و وظیفه نهادهای فرهنگی


یکی از چالش‌های بنیادین جامعه امروز ایران، مسئله «واگرایی هویتی» در نسل جدید است؛ پدیده‌ای که آرام و خزنده اما با پیامدهایی عمیق و ماندگار در حال گسترش است.
زری اسفندفر/ نشانه‌های این واگرایی را می‌توان در شیوه زیست، نوع پوشش، الگوهای رفتاری، سبک تعاملات اجتماعی، و حتی نگاه جوانان به مفاهیمی چون دین، ملیت، خانواده و آینده مشاهده کرد. این تحولات، بیش از آن‌که صرفاً تغییرات سطحی و عادی نسلی تلقی شوند، حاکی از یک چرخش معنایی در درک و تفسیر هویت هستند که باید با دقت، ظرافت و مسئولیت مورد توجه نهادهای فرهنگی قرار گیرند.نسل جدید در فضایی رشد یافته که مرزهای جغرافیایی و فرهنگی به‌شدت در هم شکسته‌اند. اینترنت، شبکه‌های اجتماعی، بازی‌های آنلاین، پلتفرم‌های محتوامحور، و الگوریتم‌هایی که ذائقه‌سازی می‌کنند، همه دست به دست هم داده‌اند تا جوان امروز ایرانی، دیگر صرفاً یک «مصرف‌کننده فرهنگی» نباشد، بلکه در فرآیندی مستمر، هویت خود را از منابع متکثر و گاه متناقض دریافت کند.در این میان، تضادها و شکاف‌های هویتی ایجاد شده میان «نسل جدید» و «ساختارهای سنتی هویت‌ساز» – نظیر خانواده، مدرسه، رسانه ملی، و نظام رسمی آموزش و پرورش – روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شود. طبیعی است که این گسست‌ها، اگر ترمیم نشوند، منجر به بی‌اعتمادی، بی‌تفاوتی و حتی نوعی اعتراض خاموش یا پنهان نسبت به ارزش‌های بنیادین جامعه گردد.
پرسش اصلی اینجاست: در برابر این روند واگرایی، نهادهای فرهنگی چه وظیفه‌ای دارند؟ آیا می‌توان با بی‌تفاوتی از کنار تغییرات عمیق هویتی عبور کرد؟بی‌گمان، نهادهای فرهنگی وظیفه‌ای دوگانه دارند: از یک‌سو باید به درک واقع‌بینانه از زیست‌جهان جدید نسل جوان برسند، و از سوی دیگر، با هوشمندی و خلاقیت، پیوست‌های فرهنگی و هویتی را بازسازی کنند، نه آنکه صرفاً به تکرار کلیشه‌های رسمی و ناکارآمد بسنده کنند.متأسفانه در سال‌های اخیر، برخی نهادهای متولی فرهنگ، یا گرفتار محافظه‌کاری افراطی شده‌اند که مانع گفت‌وگوی واقعی با جوانان است، یا چنان درگیر بروکراسی و اقدامات نمایشی‌اند که توانایی و جسارت مواجهه با تحولات نسلی را از دست داده‌اند. در چنین شرایطی، میدان فرهنگ به‌راحتی به رسانه‌های غیررسمی و محتوای برون‌مرزی واگذار شده است؛ بدون آن‌که راهبرد مؤثری برای رقابت یا تعامل با آن‌ها طراحی شود.
نسل جدید، تشنه احترام، فهم، شنیده‌شدن و تعامل صادقانه است. اگر نهادهای فرهنگی می‌خواهند اثرگذار باشند، نخست باید «اعتماد فرهنگی» را بازسازی کنند. این اعتماد زمانی شکل می‌گیرد که نسل جوان احساس کند ارزش‌ها و دغدغه‌هایش دیده می‌شود، نه آن‌که صرفاً مورد قضاوت یا تحقیر قرار گیرد.به بیان دیگر، بازسازی هویت ملی و دینی در نسل جدید، از مسیر گفت‌وگو، شنیدن، و همدلی می‌گذرد، نه از راه تحمیل، تهدید یا سانسور. سیاست‌های فرهنگیِ موفق در جهان نیز نشان داده‌اند که همراهی هوشمندانه با نسل جوان، به‌مراتب مؤثرتر از تقابل خشک و گفتمان‌گریز است.
برای مقابله با روند واگرایی هویتی، پیشنهادهایی به شرح زیر قابل تأمل‌اند: 1. ایجاد فضای گفت‌وگوی واقعی میان نسل‌ها؛ از طریق رسانه‌های فراگیر، برنامه‌های تعاملی، و گفتمان‌سازی در مدارس و دانشگاه‌ها.2. بازآفرینی محتواهای فرهنگی با زبان نسل امروز؛ به‌کارگیری هنر، طنز، موسیقی، فیلم و فضای دیجیتال برای تبیین مفاهیم عمیق با زبان نرم و جذاب.3. اعتماد به نخبگان جوان در حوزه تولید محتوای هویت‌محور؛ به‌جای انحصار نهادها، به جوانان فرصت داده شود تا روایت خود را از هویت ایرانی-اسلامی بیان کنند.4. نظارت فرهنگی هوشمند، نه سخت‌گیرانه؛ مراقبت فرهنگی باید مبتنی بر شناخت ذائقه، تحلیل روندها و ارتباط فعال با مخاطب باشد، نه حذف و طرد.5. آموزش رسانه‌ای و تفکر انتقادی در مدارس؛ تا نوجوانان بتوانند خود، روایت‌های جعلی و تحریف‌شده از هویت را تشخیص دهند و فریب نخورند.
واگرایی هویتی نسل جدید، نه پدیده‌ای غیرمنتظره است، نه لزوماً تهدیدی ویرانگر؛ بلکه نشانه‌ای‌ست از آغاز دوران تازه‌ای در ساخت هویت اجتماعی. اگر نهادهای فرهنگی با درک دقیق و مسئولانه وارد این میدان شوند، می‌توان این چالش را به فرصتی برای بازتعریف پیوندهای عمیق‌تر و معنادارتر میان نسل‌ها تبدیل کرد. اما اگر بی‌تفاوتی، ساده‌انگاری یا تقابل کور بر فضای فرهنگی حاکم باشد، جامعه در آینده‌ای نه‌چندان دور با بحران هویتی مواجه خواهد شد که بازگشت از آن بسیار دشوار خواهد بود.


---

اگر بخوای می‌تونم نسخه کوتاه‌تر یا تیتر جایگزین هم براش آماده کنم. دوست داری؟

بازگشت