صفحه اصلي > سرمقاله > آثار جنگ رسانهای بر آرامش روانی جامعه
آثار جنگ رسانهای بر آرامش روانی جامعهدیروز, 08:46. نويسنده: monshi |
دیگر لازم نیست صدای شلیک گلولهها را بشنویم یا سایه هواپیماهای جنگی را بر سرمان ببینیم تا بفهمیم درگیر جنگ هستیم. دکتر مهدی جعفری/ در عصر حاضر، میدان نبرد به ذهنها و قلبها منتقل شده است. جنگ رسانهای، جنگی خاموش اما ویرانگر است که آرامش روانی یک ملت را هدف گرفته و میتواند بدون شلیک حتی یک گلوله، جامعهای را از درون فرو بپاشد.امروز بیش از هر زمان دیگری، اخبار و تصاویر از طریق شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و رسانههای رسمی و غیررسمی با سرعتی حیرتانگیز به دست مردم میرسد. این حجم انبوه اطلاعات، اگرچه در نگاه اول نشانه پیشرفت است، اما واقعیت این است که ذهنهای ناآماده و بیدفاع را به میدان نبردی تبدیل کرده است که در آن، اضطراب، ترس و بیاعتمادی بیداد میکند.جنگ رسانهای در ذات خود، نوعی جنگ روانی است. هدف از آن، تغییر نگرشها، بر هم زدن آرامش جمعی و فروپاشی انسجام اجتماعی است. انتشار مداوم تصاویر خشونتآمیز، خبرهای ناامیدکننده و تحلیلهای یکجانبه، احساسی از درماندگی و اضطراب عمومی را ایجاد میکند که میتواند جامعه را فلج کند.این نوع جنگ زمانی خطرناکتر میشود که دشمنان آگاهانه با استفاده از تکنیکهای عملیات روانی، فضای افکار عمومی را مسموم کنند. در چنین فضایی، اخبار جعلی، شایعات و روایتهای تحریفشده همچون ویروسی خطرناک، از فردی به فرد دیگر منتقل میشود و آرامش روانی مردم را در هم میشکند.رسانههای مسئولیتپذیر، اولین خط دفاعی در برابر این هجمهاند. انتشار اخبار دقیق، پرهیز از بزرگنمایی بحرانها و استفاده از زبان آرامبخش، از وظایف حیاتی آنهاست. اگر رسانهها نتوانند نقش خود را بهدرستی ایفا کنند، نهتنها آرامش جامعه تأمین نمیشود، بلکه ترس و بیاعتمادی تقویت میگردد.یکی از بزرگترین چالشها در این میان، رقابت رسانهها برای جلب توجه مخاطب است. تیترهای هیجانانگیز، تصاویر شوکآور و روایتهای افراطی شاید در کوتاهمدت مخاطب بیشتری جذب کند، اما در بلندمدت، هزینههای روانی و اجتماعی سنگینی بر جامعه تحمیل میکند.آرامش روانی یک ملت، سرمایهای ارزشمند است که نباید بهسادگی از دست برود. رسانهها میتوانند با تولید برنامهها و گزارشهایی که امید، همبستگی و اعتماد را تقویت میکند، تابآوری روانی مردم را بالا ببرند. روایت داستانهای موفقیت، تأکید بر نقاط قوت ملی و یادآوری ظرفیتهای بالقوه کشور، مردم را در مواجهه با بحرانها مقاومتر میسازد.مردمی که آموزش دیدهاند اخبار را ارزیابی کنند و در برابر روایتهای جعلی مقاومت نشان دهند، کمتر در معرض آسیبهای جنگ رسانهای قرار میگیرند. رسانهها و نهادهای فرهنگی با آموزش سواد رسانهای میتوانند جامعهای هوشیار و کمتر آسیبپذیر بسازند.اگر جنگ رسانهای را دستکم بگیریم، حتی بدون تسلط دشمن بر خاک، آرامش و انسجاممان را از دست خواهیم داد. اما اگر رسانهها، حاکمیت و مردم هر یک نقش خود را بهدرستی ایفا کنند، میتوان از این میدان نبرد خاموش نیز پیروز بیرون آمد. رسانهها باید مسئولیتپذیر باشند، مردم باید آگاهانه عمل کنند و نهادهای رسمی باید فضای شفاف و قابل اعتمادی فراهم کنند تا جای شایعه و ترس گرفته شود.جنگ رسانهای، آزمونی بزرگ برای همه ماست؛ آزمونی که در آن یا میتوانیم به ابزار دشمن تبدیل شویم، یا به سپری قدرتمند برای حفظ امنیت روانی جامعه. انتخاب با ماست. بازگشت |