Logo

صفحه اصلي > سرمقاله > مقابله رسانه‌ای با ترویج مرزبندی‌های کاذب اجتماعی

مقابله رسانه‌ای با ترویج مرزبندی‌های کاذب اجتماعی


10 دی 1403. نويسنده: monshi

یکی از چالش‌های مهم در جوامع معاصر، شکل‌گیری مرزبندی‌های کاذب در میان اقشار مختلف اجتماعی است.
سپیدار نیوز - فتانه محمودخانی////این مرزبندی‌ها که اغلب مبتنی بر تفاوت‌های قومی، مذهبی، طبقاتی، جنسیتی، زبانی یا حتی سبک زندگی هستند، زمینه‌ساز تعارض، بی‌اعتمادی و گسست اجتماعی می‌شوند. در چنین فضایی، نقش رسانه‌ها به عنوان بازیگران کلیدی در مهار یا تشدید این شکاف‌ها، اهمیتی مضاعف می‌یابد. رسانه‌ها می‌توانند یا در خدمت تفرقه و بازتولید مرزبندی‌های کاذب باشند، یا عاملی برای شناخت متقابل، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و وحدت اجتماعی.
مرزبندی‌های کاذب اغلب از سوی جریان‌هایی ساخته می‌شوند که از دوقطبی‌سازی، تقابل‌های اجتماعی و اختلافات مصنوعی، منافع سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی کسب می‌کنند. این جریان‌ها تلاش می‌کنند از طریق برچسب‌زنی، تقلیل‌گرایی، کلیشه‌سازی یا تحریف واقعیت، گروه‌هایی از جامعه را از هم جدا کرده و میان آن‌ها دیوار بی‌اعتمادی بکشند. در چنین شرایطی، رسانه‌ها اگر آگاهانه یا ناآگاهانه به بازتاب این نگاه‌ها بپردازند، به‌صورت غیرمستقیم در تثبیت و تداوم این مرزبندی‌ها مشارکت می‌کنند.برای مقابله با این پدیده، رسانه‌ها باید نقش اصلاح‌گر، آگاه‌ساز و پیونددهنده خود را جدی بگیرند. نخستین گام در این مسیر، شناخت دقیق و عالمانه نسبت به تنوع‌های اجتماعی است. رسانه‌ای که با لایه‌های مختلف جامعه آشنایی نداشته باشد، ممکن است ناخواسته روایتی ناقص، سطحی یا تبعیض‌آمیز از اقشار گوناگون ارائه دهد. به‌کارگیری خبرنگاران و کارشناسانی از پس‌زمینه‌های متنوع، یکی از راهکارهای مؤثر در جهت پرهیز از تک‌صدایی و بازنمایی یک‌سویه واقعیت‌های اجتماعی است.از سوی دیگر، رسانه‌ها باید با پرهیز از استفاده از زبان تفرقه‌افکن، کلیشه‌ای و حذفی، به گفتمان‌سازی در جهت وحدت، احترام متقابل و همزیستی فرهنگی بپردازند. واژگان و مفاهیم مورد استفاده در رسانه‌ها نقش مهمی در شکل‌دهی ذهنیت جمعی دارند. تأکید بر وجه اشتراک ملت، برجسته‌کردن موفقیت‌های جمعی و بازنمایی مثبت از همکاری بین اقوام، طبقات یا گروه‌های مختلف، می‌تواند به فروریختن مرزهای ذهنی کاذب کمک کند.
مبارزه با مرزبندی‌های کاذب اجتماعی، مستلزم پرداختن به ریشه‌های آن نیز هست. بسیاری از این شکاف‌ها ناشی از نابرابری‌های ساختاری، تبعیض‌های تاریخی یا سوءمدیریت در سیاست‌گذاری‌ها هستند. رسانه‌ها می‌توانند با تحلیل‌های عمیق، روایت‌های مستند و گفت‌وگوهای باز، این مسائل را برجسته کرده و راهکارهای اصلاحی را در معرض افکار عمومی قرار دهند. در واقع، رسانه مسئول، تنها به نفی تفرقه‌افکنی نمی‌پردازد، بلکه به ریشه‌یابی و اصلاح زمینه‌های تفرقه نیز اهتمام می‌ورزد.فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، علی‌رغم ظرفیت‌های مثبت، بستر مناسبی برای تولید و گسترش مرزبندی‌های کاذب فراهم کرده‌اند. الگوریتم‌های مبتنی بر تقابل، سرعت انتشار اطلاعات نادرست، و قابلیت ناشناس‌بودن کاربران، امکان انتشار محتوای نفرت‌افکن را بیشتر کرده است. در این شرایط، رسانه‌های حرفه‌ای باید با تولید محتوای جذاب، دقیق و معتبر، در برابر موج‌های تخریبی بایستند و نقش مرجعیت خبری و تحلیلی را بازآفرینی کنند.افزایش سواد رسانه‌ای عمومی نیز یکی از الزامات مقابله با مرزبندی‌های کاذب است. مخاطبی که توانایی تحلیل پیام‌های رسانه‌ای، تشخیص اخبار جعلی، و درک مفاهیم پنهان در روایت‌ها را داشته باشد، کمتر تحت تأثیر پیام‌های تفرقه‌افکن قرار می‌گیرد. رسانه‌ها می‌توانند با برنامه‌های آموزشی و ارتقای آگاهی عمومی در این زمینه، به توانمندسازی مخاطبان خود کمک کنند.
در نهایت، باید تأکید کرد که وحدت ملی و انسجام اجتماعی، صرفاً با شعار و توصیه ایجاد نمی‌شود، بلکه نیازمند تلاش مستمر رسانه‌ها در جهت ترویج مفاهمه، درک متقابل و مبارزه با نگاه‌های تنگ‌نظرانه است. رسانه‌ها می‌توانند با روایت‌های انسانی، تمرکز بر مشترکات و مقابله با طرد و حذف، جامعه‌ای را بسازند که در عین تنوع، همدل و هم‌افق است.


بازگشت