پارسینه : چه می خواهی دگر از جان مردم؟
تورم ای تورم!بگو کی گور خود را می کنی گم؟ تورم ای تورم!
چه طوفانها کنی برپا به بازار
بس است ای مردم آزار!
میفکن مفلسان را در تلاطم!
تورم ای تورم!
زنم گفتا:«بخر از بهر کادو،
مرا انگشتری نو!»
بگفتم: «چشم» از فرط تفاهم!
تورم ای تورم!
نظر هر کس به پول بنده می کرد
به ریشم خنده می کرد
مرا از سر برون کردی توهّم!
تورم ای تورم!
گرفتم روسری، جایِ طلاجات!
زنم فرمود:هیهات!
ز لطفت قهر شد با بنده، خانُم
تورم ای تورم!
یکی گفتا سه ماهه می شوی حل!
به او گفتیم:ای ول!
بگو ور می ...