صفحه اصلي > گزارش > ترندها میتوانند هم تهدید و هم فرصت باشند
ترندها میتوانند هم تهدید و هم فرصت باشندامروز, 10:53. نويسنده: monshi |
عروسکها فارغ از اینکه یک اسباببازی هستند اما نقش مهمی در رشد و شخصیت کودکان بازی میکنند. با وجود اسباببازیهای متنوع و عروسکهای محبوب ایرانی چون هادی و هدی، چاق و لاغر، کلاهقرمزی و... اینک لبوبو، عروسک ترند شده چینی بهعنوان نمادی از یک سبک، ارزش و محبوبیت زیادی پیدا کرده و با شکل خاص و ویژگیهای منحصر به فرد خود در هر مدل، مسیری هموار و ماندگار را برای راه یافتن به دنیای کودکان جهان یافته است. جهانی که اگرچه از قهرمانان عروسکی بومی و شخصیتهای قصههای ایرانی خالی است، اما با وجود ترندها میتواند فرصتی برای بازی و خلاقیت یا تهدیدی برای دریافت احساس تعلق و ارزش در کودکان باشد.عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور کرج و متخصص روانشناسی کودکان در گفتوگو با ایسنا گفت: امروزه کودکان زیادی در فضاهای عمومی میبینم که عروسکهای پشمالو با دندانهای تیز و لبخند شیطنتآمیز در دست دارند. فراگیر شدن این عروسک در بین کودکان باعث شده سوالات زیادی درباره علل محبوبیت آن مطرح شود و اینکه والدین در برابر این محصول خارجی چگونه باید رفتار کنند.مریم طهرانیزاده ادامه داد: والدین باید بدانند آیا برخورداری از محصولاتی از این دست میتواند بهعنوان یک حس ارزشمند بودن برای کودک تلقی شود و یا اینکه میتوان از آن بهعنوان ابزاری برای گفتوگو و شناخت کودک استفاده کرد و مهمتر اینکه چه واکنشی باید در اینباره از خود نشان دهند.وی افزود: این عروسک در مدلهای بسیار مختلف و به صورت بستهبندی شانسی عرضه میشود. با این سبک عرضه، اینکه چه مدل عروسکی قرار است به دست کودک برسد، حس هیجان و کنجکاوی زیادی در مخاطبان ایجاد میکند. از طرفی شکل ظاهری عروسک که ترکیبی از زشتی و زیبایی است باعث جذب کودکان و حتی بزرگسالان میشود. تجربهای هم ترسناک و هم دوستداشتنی وی بیان کرد: به واسطه این تجربه دوگانه در کودک، خواه ناخواه مواجهه با آن میتواند هم کمی ترسناک و هم دوستداشتنی باشد. این کارکرد شاید به رشد هیجانی کودک کمک کرده و فرصتی برای تخیل و بازی خلاقانه ایجاد کند.وی ادامه داد: اگر والدین به شیوه مناسب کنار کودک حضور داشته باشند، این عروسک میتواند فرصت تعامل و گفتوگوی مثبت خانوادگی را به وجود آورد. اما مطابق تحقیقات و نمونههای بینالمللی، در بسیاری از محیطهای درمانی، همگامی کودکان برای داشتن چیزی شبیه این عروسک، میتواند نشاندهنده اعتماد به نفس پایین و نیاز به تعلق اجتماعی در کودکان و نوجوانان باشد. تعارض والدین در مواجهه با ترندها وی با بیان اینکه جریانها و ترندها والدین را دچار تعارض و دیدگاههای متضاد میکند، افزود: بسیاری از والدین برای داشتن این عروسک با کودک همراهی میکنند، اما عده دیگری با جدیت مخالفت کرده و برخی دیگر هم مات و مبهوت فشارهایی هستند که از سوی جامعه وارد میشود و نمیدانند پاسخ درست چیست.این مدرس دانشگاه بیان کرد: اینکه جامعه ما آماده پذیرفتن شرایط بیقید و شرط جریانهای جهانی باشد یا خیر و یا راهکار این است که درها را کاملا ببندیم و ورود این جریانها را نفی کنیم، شاید برای هر فرد و خانواده پاسخ متفاوتی بطلبد.طهرانیزاده ادامه داد: اما هر جامعه کوچک و بزرگی باید بتواند مسیرهای بالقوه و بالفعل خود را بشناسد و در این روند تکاملی قرار گرفته و رشد کند. ترندها میتوانند هم تهدید و هم فرصت باشند؛ هم به ما کمک کنند ارزشها و موانع رشد را بهتر بشناسیم و هم موجب مشکل در تحول شوند.وی یادآور شد: ممکن است هیچ پاسخ مثبت و روشنی در این باره وجود نداشته باشد، چون انسان موجود پیچیدهای است و کودکان واکنشهای متفاوتی دارند. بنابراین دستورالعمل یکسان گزینه مناسبی نیست. والدین باید یاد بگیرند انتخاب آگاهانه داشته باشند و به جای تصمیمگیری عجولانه، کنار کودک بنشینند و با او تعامل کنند.وی افزود: این امکان باید فراهم شود که والد با کودک صحبت کند؛ اینکه چرا به این عروسک علاقهمند شده و چه احساسی از آن میگیرد. این فضای گفتوگو باعث رشد هویت و تقویت ارتباط والد و کودک میشود. میان فرصت و چالش طهرانیزاده یادآور شد: محصولات وارداتی میتوانند هم فرصت ایجاد کنند و هم چالش. فرصتهایی برای خلاقیت، بازی و تعاملات مثبت و یا چالشهایی که به فشارهای اجتماعی، اضطرابها و ارزشمندی کودک به داشتن یا نداشتن چیزی متصل شود. روایت مادران ایرانی مریم، مادر دو فرزند، گفت: کودک ۸ سالهام که پسر است علاقه زیادی به لبوبو دارد. برای اولین بار وقتی دختر بچه کوچکی با پدرش در باغ هنر قدم میزد، این عروسک را شناخت. دختر بچه از کنار پسرم عبور کرد و گفت: من لبوبو دارم، پدرم برایم خریده و آن را مدام نشان میداد. همین موضوع باعث شد برای من هم جذاب شود که بدانم لبوبو چیست و در شبکههای اجتماعی به دنبال آن بگردم.زهرا، مادر کودک دوساله نیز گفت: پسر دوساله و نیم من با اینکه صفحهای در شبکههای اجتماعی ندارد، اما وقتی برای اولین بار این عروسک را در دست دخترعمویش دید، بسیار به آن علاقهمند شد و با آن ارتباط گرفت. مخصوصا اینکه هر یک از مدلهای این عروسک با دیگری تفاوت دارد و برای بزرگترها هم جالب بود. مادران دیگری در گفتوگو با ایسنا از عرضه این عروسک با قیمتهای متفاوت و بالا توسط فروشندگان خبر دادند. به گفته آنها، مدلهای تقلبی و بیکیفیت آن نیز با قیمتی بین ۵۰۰ هزار تا حدود ۲ میلیون تومان فروخته میشود. حضور لبوبو در فرهنگ و سیاست یک کارشناس میراث فرهنگی، قصهگو و قصهپژوه در گفتوگو با ایسنا درباره عروسکهای لبوبو گفت: طراح این عروسک یک هنگکنگی ۵۱ ساله است که از داستانهای محبوب کودکی خود برای ساخت آن ایده گرفته است. علل محبوبیت این عروسک هم شکل خاص، عرضه به صورت شانسی و انتخاب نسل زد بهعنوان مخاطب است.لیلا کفاشزاده افزود: نسل Z کلیشهها، ظرافت، زیبایی و لاغری را کنار گذاشته و بر خلاف نسل قبل، دیگر باربی برایش محبوبیتی ندارد. طراح لبوبو با آگاهی از این موضوع جامعه هدف خود را شناسایی و این عروسک را به بازار عرضه کرده است.وی ادامه داد: علاوه بر صنعت مد، معرفی لبوبو در یک برنامه ویژه سالمندان توسط حزب مردمی سنگاپور بهعنوان جوانترین عضو گروه و نیز استفاده از لبوبو با لباس بودایی در یک معبد برای جذب جوانان سنگاپوری به دین(که البته انتقادهای زیادی را هم به دنبال داشت)، در دیده شدن آن تأثیر زیادی داشته است. این عروسکساز ادامه داد: عرضه این عروسک در برخی کشورها به این دلیل که میتواند بر کودکان اثر مخرب داشته باشد، ممنوع شده است. اما تجربه نشان داده هر چیزی که مردم از استفاده آن منع میشوند، علاقه بیشتری به آن پیدا میکنند. از این رو تمام این حواشی و مخاطبشناسیها باعث بیشتر دیده شدن لبوبو شد.وی با اشاره به تأثیر رسانهها بیان کرد: امروزه به دلیل گستردگی شبکههای اجتماعی، دسترسی به محتوا و اخبار با سرعت بیشتری امکانپذیر شده است. جوانان و کودکان از این طریق میتوانند از محصولات ترند شده باخبر شوند و از آن استقبال کنند. چرا عروسکهای ایرانی موفق نمیشوند؟ وی درباره اینکه چرا عروسکهای ایرانی از چنین اقبالی برخوردار نشدهاند، گفت: ما هیچوقت درصدد نبودهایم محصولی طراحی کنیم که نسل جدید در هر دورهای با آن ارتباط برقرار کند. از طرفی ویژگیهای نسل متفاوت است و جامعه سنتی ما هنوز بسیاری از این مخاطبها را نپذیرفته است.کفاشزاده افزود: با این وجود، نه تنها برای این نسل بلکه برای هیچ نسلی در کشور ما سرمایهگذار یا تولیدکنندهای وجود نداشته که از تولید عروسکهای بومی حمایت کند. جشنوارههای عروسک و اسباببازی برگزار شده و صحبتهای خوبی هم مطرح شده است، اما به آنها عمل نشده.وی به بروکراسیها و پیچیدگیهای درونسازمانی اشاره کرد و گفت: بهعنوان مثال عروسک جناب خان در برنامه خندوانه محبوبیت زیادی پیدا کرد، اما به خاطر اختلاف بین طراح و صاحب عروسک و مالک معنوی آن، به تولید نرسید. در حالیکه میتوانست مثل کلاه قرمزی اقبال گستردهای داشته باشد.این قصهگو ادامه داد: متأسفانه مطالعهای روی نسلهای اخیر انجام نشد تا خواستههای آنها شناخته شود و بر اساس آن اسباببازی ملی تولید کنیم. عروسکهای بومی ما یک میراث ناملموس هستند که از گذشتههای بسیار دور برای ما باقی ماندهاند. اجداد ما روش ساخت این عروسکها را سینهبهسینه حفظ کردهاند. بنابراین بیشتر از اینکه جنبه بازی داشته باشند، میراثی و تاریخیاند. اما این میراثها را هم میشد مطابق با تغییر سبک زندگی نسلها در کشورمان کاربردی کرد. فرصتهای از دسترفته در میراث فرهنگی کفاشزاده ادامه داد: سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی میتوانست ایدههای خوب را جمعآوری کرده و این میراث را بهعنوان محصول فرهنگی با تولید انبوه به سوغات ملی تبدیل کند. این جریانسازی نیاز به یک اراده ملی دارد. بخشی از این جریانسازی در خارج از کشور صنعت مد است، اما در ایران چنین صنعت رسمی و آشکاری وجود ندارد. غیبت جریان فرهنگی در برنامههای کودک وی افزود: در فرش قرمزها و رونمایی فیلمها، بازیگران و هنرمندان اگر بدانند هر حرکت کوچکشان چه تأثیری روی مخاطب دارد، جریان مد میتواند در قالب فرهنگ ایرانی به گسترش تولیدات بومی در همه حوزهها کمک کند.کفاشزاده یادآور شد: فراموش نکنیم که در تمام دنیا جریان پول و سرمایهداری به دنبال فروش محصول و سود است. بنابراین نیاز دارد که جریان فرهنگی را راهاندازی کند و از روشهای مختلف بهره ببرد.وی گفت: متأسفانه در بسیاری از برنامههای کشور بهویژه در حوزه کودک و نوجوان، جریان فرهنگی وجود ندارد. بیشتر این برنامهها کپی از نمونههای خارجی هستند و حتی از پتانسیل فضای مجازی برای تقویت فرهنگ بومی استفاده نمیشود.این قصهپژوه افزود: علاوه بر اتفاقی که درباره عروسک لبوبو شاهد هستیم، جشن هالووین نمونه بارز جریانسازی است که هر سال به جریانی قویتر تبدیل میشود. این در حالی است که آیینی مشابه شب یلدای ماست. پس چرا شب یلدا جهانی نشود و نماد انارش به فرهنگ کشورهای دیگر وارد نگردد؟وی خاطرنشان کرد: اگر کسی میخواهد در عرصهای موفق باشد، باید بهترین یا اولین باشد. ما عروسکسازان حرفهای داریم که میتوانند با شناخت خلاها و جریانسازی، تولیداتشان را به عرصه جهانی ببرند. خود من عروسکهایی بر اساس افسانههای ایرانی ثبت و تولید کردم که اگرچه سادهاند، اما همراه با داستان مکتوب عرضه میشوند.وی به خلا برنامههای عروسکی در شبکه ملی اشاره کرد و گفت: نمایشهای عروسکی بینظیر دهه ۶۰ و ۷۰ مثل چاق و لاغر، مدرسه موشها، کلاه قرمزی و پسرخاله به سفارش تلویزیون و با بودجه رسانه ملی ساخته شدند. اما امروز شرایط تغییر کرده و سرمایهگذاری کمی در این زمینه وجود دارد. عقبماندگی در تولید محتوای کودک کفاشزاده اظهار کرد: پلتفرمها و منابع زیادی در حال فعالیت هستند، اما با وجود منابع متنوع، در این زمینه بسیار عقب ماندهایم. عروسکسازان خوب و توانمندی داریم، اما برای نمایش هنر خود به حمایت بیشتری نیاز دارند. بازگشت |