Logo

صفحه اصلي > اجتماعی > حل بحران انرژی نیازمند همکاری دو‌سویه است

حل بحران انرژی نیازمند همکاری دو‌سویه است


امروز, 12:19. نويسنده: monshi


نماز جمعه این هفته شهر مهستان به امات حجت السلام و المسلمین صفدری اقامه در شهر مهستان اقامه شد.
۱. ذکر الهی، ریشه بینش قلبی و تحوّل روحی
امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در خطبه ۲۲۲ نهج‌البلاغه، به نقش بنیادین ذکر الهی در تحول انسان اشاره‌ای ژرف دارد. می‌فرماید:
خدای سبحان یاد خود را روشنی‌بخش دل‌ها قرار داده است؛ دل‌هایی که در اثر غفلت، زنگار گرفته و از درک حقیقت عاجز مانده‌اند. ذکر، گوش‌ها را پس از ناشنوایی به شنوا بودن بازمی‌گرداند، چشم‌ها را پس از کوری بینا می‌سازد، و دل‌ها را که در حالت عناد با حقیقت‌اند، نرم کرده و به راه حق می‌کشاند.ذکر زبانی، آغاز راه است؛ اما ذکر قلبی که همراه با حضور و خشوع باشد، محرک اصلی بصیرت است. یاد خدا، انسان را از درون دگرگون می‌سازد، و این دگرگونی درونی همان چیزی است که راه ورود به مرحله بعدی، یعنی تزکیه نفس، را باز می‌کند.
۲. تزکیه نفس؛ عبور از شهوات، رسیدن به یقین
در خطبه ۸۷، حضرت علی علیه‌السلام تصویری دقیق از مسیر مؤمن بصیر ارائه می‌دهد:
مؤمن، از خواب غفلت بیدار می‌شود و با نور بصیرت، از تاریکی‌های گمراهی عبور می‌کند. این بصیرت نتیجه مجاهدت با نفس، زهد، اخلاص و تهذیب درون است.
چنان‌که زمین زراعی، پیش از کشت باید از علف‌های هرز پاک شود، دل انسان نیز پیش از دریافت معارف الهی، باید از آلودگی‌های اخلاقی و شهوانی پاک گردد. کسی که از امواج متلاطم شهوات عبور می‌کند، به مرحله یقین می‌رسد و حقیقت را چنان روشن می‌بیند که گویی آفتاب را می‌نگرد.
۳. قرآن؛ منبع جوشان هدایت، سند بصیرت
در خطبه ۱۳۳ نهج‌البلاغه، امام علی علیه‌السلام قرآن را کتابی معرفی می‌کند که:با قرآن بینا شدند، با آن شنیدند و زبان به حق گشودند. قرآن، کتابی است که هر بخشی، بخش دیگر را تأیید می‌کند؛ هیچ‌گاه انسان را به سوی چندگانگی در شناخت خدا نمی‌برد، بلکه همه آیاتش در جهت تحکیم توحید و صفات الهی حرکت می‌کنند.تلاوت قرآن همراه با تدبر، آیینه دل را جلا می‌دهد، و روح را برای دریافت اشراقات الهی آماده می‌سازد. قرآن، نه‌تنها راه را نشان می‌دهد، بلکه به انسان قدرت حرکت در این مسیر را هم می‌بخشد.
در نگرش امیرالمؤمنین علیه‌السلام، بصیرت یک «حالت ذهنی» صرف نیست؛ بلکه فرآیندی تدریجی و تکاملی است که با ذکر آغاز، با تزکیه تعمیق، و با قرآن تثبیت می‌شود. ذکر، دل را بیدار می‌کند؛ تزکیه، آن را از آلودگی‌ها می‌پیراید؛ و قرآن، آن را به حقیقت متصل می‌سازد.انسانِ بصیر، نه‌تنها خود را از گمراهی نجات می‌دهد، بلکه دیگران را نیز در مسیر هدایت، با یقین و روشن‌بینی یاری می‌کند. این سه‌گانه، کلید ورود به مرحله‌ای است که در آن حقایق الهی برای انسان همانند روشنایی خورشید واضح و غیرقابل انکار می‌شوند.
ورود امام رضا علیه‌السلام به ایران؛ نقطه عطف گسترش تشیع در جهان اسلام
میلاد با سعادت امام علی‌ بن ‌موسی ‌الرضا علیه‌السلام بر همه شیعیان جهان، به‌ویژه ملت ایران، مبارک باد.
ایران امروز به عنوان «شیعه‌خانه اهل‌بیت علیهم‌السلام» شناخته می‌شود، و بی‌تردید یکی از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری این جایگاه، ورود نورانی امام رضا علیه‌السلام به سرزمین ایران است.
این اتفاق تاریخی، تنها یک سفر سیاسی یا اجباری از سوی حکومت عباسی نبود، بلکه منشأ تحولات دینی، فرهنگی و اجتماعی عمیقی شد که آثار آن تا امروز در هویت دینی ایرانیان مشهود است.
برکت حضور امام رضا علیه‌السلام در ایران
نخستین ثمره حضور امام هشتم، مهاجرت گسترده علویان و بستگان آن حضرت به ایران بود؛ گروهی که به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، در جوار وجود امام مقیم شدند. این مهاجرت، ایران را به پایگاه خاندان پیامبر اسلام تبدیل کرد.با حضور این چهره‌های برجسته، آشنایی مردم ایران با حقیقت اهل‌بیت علیهم‌السلام عمق و گسترش یافت و مذهب تشیع از یک گرایش محدود به یک جریان فراگیر و تأثیرگذار تبدیل شد.یکی از نشانه‌های این گسترش، افزایش جمعیت شیعیان در ایران است. تا آنجا که تنها حدود سه قرن پس از دوران حیات امام رضا علیه‌السلام، ایران به پرشیعه‌ترین کشور اسلامی تبدیل شد.شاهدی مستند از این تحوّل، کتاب ارزشمند النقض اثر عبدالجلیل قزوینی رازی است؛ این کتاب که در دفاع از تشیع و پاسخ به شبهات نویسندگان مخالف نوشته شده، نمایی روشن از وضعیت مذهبی آن دوره ارائه می‌دهد.در این کتاب، نویسنده به گستره تشیع در مناطق مختلف ایران اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه ایران، با گذشت چند قرن از هجرت امام رضا علیه‌السلام، به یکی از کانون‌های اصلی اندیشه شیعی تبدیل شده است.ورود امام رضا علیه‌السلام به ایران را باید یک نقطه عطف در تاریخ فرهنگ و دین این سرزمین دانست؛ حضوری که نه‌تنها خاک ایران را متبرک ساخت، بلکه جان‌ها و اندیشه‌ها را به نور معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام منوّر نمود.بدون تردید، استمرار تشیع در ایران و شکل‌گیری تمدنی شیعی، در امتداد همان نوری است که با قدم‌های مبارک امام رضا علیه‌السلام بر این خاک تابیده شد.
پیام رهبر انقلاب به همایش صدسالگی حوزه علمیه قم؛ امیدی تازه برای آینده‌ای پویا
رهبر معظم انقلاب اسلامی چند روز پیش به مناسبت برگزاری همایش "یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم" پیامی صادر کردند که با عنوان «حوزه، پیشرو و سرآمد است» منتشر شد؛ پیامی که سرشار از امید، انگیزه و نگاهی راهبردی به گذشته و آینده حوزه‌های علمیه است.این پیام که با تجلیل از نقش حوزه علمیه قم در انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و عرصه‌های بین‌المللی همراه است، حاوی نقدهایی سازنده نیز هست؛ نقدهایی که نه‌تنها تضعیف‌کننده نیست، بلکه امیدآفرین و آینده‌نگرانه است و می‌تواند آغاز فصل نویی در حیات علمی و اجتماعی حوزه‌ها باشد.
تقدیر از افتخارات گذشته حوزه و نقش بی‌بدیل امام راحل
رهبر معظم انقلاب در بخشی از این پیام، با اشاره به نقش‌آفرینی فعال حوزه‌های علمیه در همه میدان‌های انقلاب اسلامی و به‌ویژه در دوران دفاع مقدس، آن را یکی از افتخارات بزرگ این نهاد دانسته و تأکید کرده‌اند:«حضور فعال حوزه در دوران انقلاب، دفاع مقدس و پس از آن، از افتخارات بزرگ آن و از حسنات بی‌شمار امام راحل است.»رهبر انقلاب همچنین به تأثیر بی‌سابقه و گسترده بین‌المللی حوزه علمیه قم اشاره کرده و تربیت هزاران طلبه از ملت‌های گوناگون و حضور آنان در کشورهای مختلف را از دستاوردهای بزرگ حوزه دانسته‌اند.
افق‌های نو در تحول علمی و فقه معاصر
از نکات امیدبخش پیام، اشاره به ورود فقهای جوان و تازه‌نفس به مسائل روز و چالش‌های معاصر است. معظم‌له این توجه و تلاش نوظهور را نشانه‌ای از آینده روشن و رشد علمی حوزه دانسته‌اند:
«توجه فقهای تازه‌نفس به مباحث مبتلابه معاصر و دروس فقهی مربوط به آن نیز آینده مطلوبی را در پیشرفت و تحول علمی نوید می‌دهد.»
نقدهای سازنده برای آینده‌ای روشن
در کنار تحسین‌ها، پیام رهبر انقلاب حاوی نقدهایی نیز هست، اما از جنس نقدهای راهبردی، دلسوزانه و آینده‌نگر. این نوع نگاه به حوزه، هم‌افزا با حرکت علمی و اجتماعی آن تلقی می‌شود و نشان می‌دهد حوزه علمیه قم، همچنان در مسیر پیشرفت و بالندگی قرار دارد و باید با شناخت دقیق فرصت‌ها و چالش‌ها، مسیر پیش‌رو را هوشمندانه‌تر طی کند.
هشدار نسبت به آسیب‌های تک‌فرزندی در آستانه هفته جمعیت
۲۴ اردیبهشت آغاز هفته جمعیت است؛ مناسبتی برای یادآوری اهمیت فرزندآوری و بررسی پیامدهای نگران‌کننده پدیده تک‌فرزندی و کم‌فرزندی که امروز به یکی از چالش‌های اجتماعی، فرهنگی و روانی کشور تبدیل شده است.از منظر آموزه‌های قرآنی، روایی، فقهی و روان‌شناسی، فرزندآوری نه‌تنها مسئله‌ای فردی، بلکه رکن اساسی تداوم حیات اجتماعی، تعالی تمدنی و انسجام فرهنگی است. سیره اهل بیت علیهم‌السلام نیز بر فرزندآوری همراه با تربیت شایسته تأکید دارد.
فرزندان تک‌فرزند؛ بار فشارهای آینده بر دوش تنها یک نفر
اولین سطح از آسیب‌های تک‌فرزندی، مستقیماً متوجه خود کودک است. کودکی که بدون خواهر و برادر رشد می‌کند، با خلأهایی جدی مواجه خواهد شد:
عدم وجود همبازی در خانه و وابستگی بیشتر به رسانه‌ها و ابزارهای دیجیتال
تنهایی در طول زندگی و نبود شبکه حمایتی خویشاوندی
ضعف در مهارت‌های اجتماعی، لوس شدن، بلوغ زودرس، گوشه‌گیری و افسردگی
فشار روانی و جسمی نگهداری از والدین سالمند در سال‌های آتی
چالش والدین؛ تربیت بدون پشتوانه و تنهایی در آینده
در سطح دوم، والدین نیز از تبعات کم‌فرزندی بی‌نصیب نمی‌مانند. خانواده‌های دارای یک فرزند معمولاً با مشکلاتی همچون موارد زیر روبرو می‌شوند:
کمبود تجربه در تربیت فرزندان
نگرانی‌های افراطی درباره آینده فرزند
شکل‌گیری پدیده «فرزندسالاری» و تضعیف اقتدار تربیتی والدین
تنهایی والدین در دوران سالمندی و نداشتن فرزند یا نوه‌های متعدد برای ارتباط عاطفی
زنگ خطر برای جامعه؛ حذف خویشاوندی و فروپاشی خانواده گسترده
سطح سوم این آسیب‌ها، به ساختار اجتماعی مربوط می‌شود. کاهش نرخ باروری، تبعاتی فراتر از خانواده‌ها دارد:
حذف تدریجی خانواده گسترده از ساختار اجتماعی
کمرنگ شدن نقش عمو، عمه، دایی و خاله در فرهنگ ارتباطی ایرانی
کاهش شاخص شادکامی و رضایت از زندگی در جامعه
بازگشت به فرهنگ فرزندآوری، ضرورتی اجتماعی
در شرایطی که ایران با چالش جمعیتی مواجه است، فرهنگ‌سازی برای بازگشت به خانواده‌های چندفرزندی و تقویت نهاد تربیتی خانواده، ضرورتی انکارناپذیر است. این مسئله نه‌تنها آینده جمعیت را تضمین می‌کند، بلکه سلامت روانی، پویایی اجتماعی و انسجام فرهنگی کشور را نیز حفظ خواهد کرد.
قطعی‌های برق؛ آزمونی برای مسئولان و مردم در برابر جنگ روانی دشمن
در شرایطی که قطعی‌های برق دوباره افزایش یافته و نارضایتی‌هایی را در پی داشته، دشمنان نظام اسلامی از این وضعیت برای زیر سؤال بردن کارآمدی جمهوری اسلامی بهره‌برداری می‌کنند؛ غافل از اینکه هدف آنان نه حل مشکل، بلکه تشدید بحران و ایجاد نارضایتی گسترده است.دشمنان جمهوری اسلامی همواره به دنبال بزرگ‌نمایی مشکلات و بهره‌برداری از هر رخداد طبیعی یا مدیریتی برای ضربه به اعتماد عمومی هستند. اما آنچه در این میان اهمیت دارد، موضع دلسوزان نظام است؛ کسانی که با وجود انتقاد از مشکلات، نباید با ادبیات تخریبی دشمن هم‌صدا شوند.
انتقاد دلسوزانه، نه تخریب مغرضانه
طبیعی است که دوستان انقلاب نیز از وجود برخی ناکارآمدی‌ها گلایه‌مند باشند و انتظار داشته باشند مسئولان در اسرع وقت نسبت به حل مشکلات اقدام کنند. یکی از این مشکلات، قطعی‌های مکرر و گاه بی‌برنامه برق در برخی مناطق کشور است که نارضایتی مردم را به‌دنبال داشته است.قطع برق بیش از یک‌بار در روز و نبود نظم در زمان‌بندی این قطعی‌ها، مسئله‌ای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. این وضعیت نیازمند تدبیر فوری و برنامه‌ریزی منسجم از سوی مسئولان ذی‌ربط است.
حل بحران انرژی نیازمند همکاری دو‌سویه است
البته حل این بحران تنها برعهده مسئولان نیست؛ مردم نیز باید نقش خود را در مدیریت مصرف ایفا کنند. صرفه‌جویی در مصرف برق و پرهیز از اسراف، هم یک وظیفه دینی است و هم اقدامی عقلانی برای گذر از شرایط سخت.در خصوص آب نیز هشدارها جدی‌تر از گذشته است. با افزایش دمای هوا، کمبود منابع آبی به یک چالش ملموس بدل شده که نیازمند عزم جدی مسئولان در تأمین و مدیریت منابع و همچنین همراهی مردم در مصرف بهینه است.
راه نجات اقتصاد ایران؛ از درون نه از بیرون
آنچه شعار سال ۱۴۰۴ را از شعارهای پیشین متمایز می‌کند، تکیه صریح و محوری آن بر توانمندی داخلی است. این شعار بر یک اصل بنیادین تأکید دارد: مسیر حل مشکلات اقتصادی کشور، از درون کشور می‌گذرد، نه از بیرون و نه از میزهای فرسایشی مذاکره.در نگاه رهبر معظم انقلاب، که طی سالیان متمادی بارها و بارها تکرار شده، هیچ راه نجات پایداری برای اقتصاد کشور وجود ندارد مگر با تکیه بر توان داخلی، حمایت از تولید ملی، و بی‌اعتمادی به وعده‌های خارجی. این رویکرد، پایه و اساس سیاست «اقتصاد مقاومتی» است.
تجربه نشان داده؛ تکیه به خود، رمز پیروزی است
مقام معظم رهبری در سال ۱۴۰۰ صراحتاً فرمودند: «هرجا به توان داخلی تکیه کردیم، موفق بودیم و هر جا نگاه به خارج داشتیم، شکست خوردیم». این جمله، نه‌تنها خلاصه‌ای از تجربه چهل ساله جمهوری اسلامی ایران است، بلکه نقشه راه سال‌های پیش‌رو را نیز ترسیم می‌کند.شرطی‌سازی اقتصاد به نتیجه مذاکرات، اعتماد به دشمنی که بارها بدعهدی‌اش را ثابت کرده، و معطل ماندن ظرفیت‌های داخلی، اشتباهاتی هستند که باید از آن‌ها عبور کرد. تجربه پرهزینه مذاکرات فرسایشی و فرصت‌سوزی‌های سال‌های اخیر گواه روشنی بر این مدعاست.
اکنون نوبت ماست که بازی را تغییر دهیم
ایران باید مسیر جدیدی در پیش بگیرد؛ مسیری که ضمن خنثی‌سازی تحریم‌ها، از طریق ارتباط با کشورهایی که نگاه خصمانه‌ای ندارند، اقتصاد خود را تقویت کند. اما بیش از هر چیز، راه نجات در اعتماد به نخبگان داخلی، سرمایه انسانی، و ظرفیت‌های بالقوه تولید در کشور است.غربی‌ها طی سال‌های گذشته، با وعده مذاکره، بسیاری از فرصت‌های ایران را از بین بردند و ما را سرگرم بازی بی‌پایان گفتگو کردند. حال نوبت ماست که بازی را تغییر دهیم: اعتماد نکنیم، گرهی از مشکلات با توان داخلی باز کنیم و اقتصاد کشور را از مسیر درون زا نجات دهیم
بازگشت