صفحه اصلي > اجتماعی > به درآمدهای شهر اگر اضافه نمی کنید لااقل کم نکنید
به درآمدهای شهر اگر اضافه نمی کنید لااقل کم نکنیدامروز, 10:10. نويسنده: monshi |
خطبه های نماز جمعه شهر ماهدشت به امامت ححت الاسلام رادمرد در مصلی اقامه شد. یکی از زیباترین احادیث نبوی(صلی الله علیه و آله) که از وجود نورانی حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) در سلسله سندی نورانی نقل شده است، این فرمایش است: "عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام عن فاطمة الصغرى عن الإمام الحسین علیه السلام عن اُمّه فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیهما و آلهما: أنَّ السَّعیدَ حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیا فی حَیاتِهِ وبَعدَ مَوتِهِ، و أنَّ الشَّقِی کُلَّ الشَّقِی مَن أبغَضَ عَلِیا فی حَیاتِهِ وبَعدَ مَوتِهِ» ، رسول خدا (صَلی الله علیه و آله) در جمعی از یاران خود نشسته بود که جنازه غلام سیاهی را که در جامهای پیچیده شده بود، چهار غلام سیاه دیگری حمل میکردند تا به خاک بسپارند. حضرت فرمود: جنازه آن غلام را نزد من آورید! وقتی او را در مقابل آن حضرت بر زمین گذاشتند؛ حضرت پارچه صورت وی را کنار زدند و از حضرت علی (علیه السلام) پرسیدند: علی جان، این رباح غلام آل نجّار است! مولا گفتند: یا رسول الله! به خدا سوگند این شخص هر وقت مرا میدید، آنقدر خوشحال میشد که از شادمانی به هوا میپرید و میگفت: یا علی، من تو را دوست میدارم (وَ اللَّهِ مَا رَآنِی قَطُّ إِلَّا وَ حُجِلَ فِی قُیُودِهِ وَ قَالَ یَا عَلِیُّ إِنِّی أُحِبُّکَ ، پیامبر(ص) امر فرمودند: او را غسل دهند و با پیراهنی از پیراهنهای خود آن حضرت کفن کنند و بر او نماز خواند و به همراه مسلمانان تا قبر مشایعت نموددر این هنگام مردم صدای شدیدی را شنیدند که در آسمان پیچید (وَ سَمِعَ النَّاسُ دَوِیّاً شَدِیداً فِی السَّمَاءِ)، پیامبر(ص) فرمود: او را هفتاد هزار قبیله از فرشتگان تشییع نمودند که هر قبیله مشتمل بر هفتاد هزار فرشته استعلی جان! به خدا سوگند رباح این درجه و مقام را تنها با دوست داشتن تو به دست آورده است (وَ اللَّهِ مَا نَالَ ذَلِکَ إِلَّا بِحُبِّکَ یَا عَلِیُّ) .از برجستهترین صفات امیرالمؤمنین على(ع) چشمپوشى از خود و خودى و قربانىكردن هواى نفس و خودیها در مقابل تكلیف الهى است. تمام ماجراهاى بزرگ زندگى امیرالمؤمنین(ع) حول این محور قرار گرفته است. ایمان به پیغمبر(ص) در آن وقتى كه در زیر آسمان غیر از او و خدیجهى كبرى(س) هیچكس به این دعوت و این مكتب ایمان و عقیده نداشت، در حقیقت، ایمان به مكتبى بود كه قبول آن به معناى اعلان جنگ با همهى قدرتهاى ظالم در آن روزگار و نیز به معناى مبارزه با نظام اجتماعى حاكم بر جامعهى قبایلى مكّه و جزیرة العرب بود، و این جرأت زیادى میخواست كه انسان بر روى همهى آرزوها، خواهشها، راحتیها و رفاههاى زندگى خود پا بگذارد و این دعوت و مبارزه را قبول كند. امیرالمؤمنین(ع) این دعوت را قبول كرد و پاى آن ایستاد و همهى مشكلات را در این راه به جان خرید. این جمله را از خود على(ع) بشنوید: «یك ساعت از قبول و اجابت و لبّیك در مقابل پیغمبر عقب نماندم». بدون تردید، شجاعت امیرالمؤمنین(ع) در میدان زندگى، از شجاعت او در میدان جنگ بالاتر بود! ماجراى سبقت به اسلام در نوجوانى، یكى از مصادیق این شجاعت است. حضرت، آن روزى قبول اسلام كرد كه همه به این دعوت پشت كرده بودند و كسى جرأت نمیكرد آن را بپذیرد. پیغمبر اكرم(ص) پیامى را در جامعهاى عرضه میكند كه در این جامعه، همهى عوامل، ضدّ آن پیام هستند. جهالت مردم در مقابل آن پیام است؛ نخوت مردم، اشرافیت اشرافِ مسلّط بر مردم، و منافع مادّى و طبقاتىشان در مقابل آن پیام است. امیرالمؤمنین آن مؤمنى است كه در طول مدّت سیزده سال بعثت، هرگز ایمانش مخفى نبود، جز همان چند روز اوّل. مسلمانها چند سال ایمان مخفى داشتند، امّا همه میدانستند كه امیرالمؤمنین از اوّل ایمان آورده است، و ایمان او مخفى نبود. درخشش امیرالمؤمنین(ع) در دوران جوانى، همان الگوى ماندگارى است كه همهى جوانان میتوانند آن الگو را سرمشق خودشان قرار دهند. در دورهى جوانى، در مكّه بهعنوان یك عنصر فداكار، باهوش، یك جوان فعّال، پیشرو و پیشگام؛ در همهى میدانها، مانعهاى بزرگ را از سر راه دعوت پیغمبر برطرف میكند. در میدانهاى خطر سینه سپر میكند، سختترین كارها را بر عهده میگیرد. با فداكارى خود، امكان هجرت پیغمبر به مدینه را فراهم میكند، و بعد در دوران مدینه، فرماندهى سپاه، فرماندهى دستههاى فعّال، عالم، هوشمند، جوانمرد، بخشنده؛ در میدان جنگ، سرباز شجاع و فرماندهى پیشرو؛ در صحنهى عرصهى حكومت، یك فرد كارآمد؛ در زمینهى مسائل اجتماعى هم یك جوان پیشرفتهى به تمام معنا میشود. وقتی اینگنه کسی شیفته ی امیرالمومنین علی علیه السلام شد ، در هر عصر و زمانی علی وار وارد میدان می شود مانند شهید عزیز نواب صفوی در تاریخ معاصر ایران، کمتر جریانی یافت میشود که برای اجرای اهداف اسلامی خود، ساختار همآهنگی همچون فداییان اسلام تشکیل دهند. شهید نواب با قدرت فوق العاده ایمانی و اعتقادی خود در مدت ده سال، رهبری و هدایت سازمانی را بر عهده داشت که در تحولهای سیاسی اجتماعی زمان خود، وزنه مهمی بهشمار میآمد ، شهید نواب کسی است که صریحا اساسنامه و قانون اساسی حکومت اسلامی را در کتابی بهنام «راهنمای حقایق» در سال 1329نوشت و ایده تشکیل حکومت اسلامی را مطرح ساخت و این موضوع، در روحیه و اندیشه انقلابیون تأثیر داشت و بعدها با هدایت حضرت امام (قدس سره) بهکمال نهایی رسید. فهم درست ، اقدام به موقع همراه با شجاعت و حرکت در راه خدا که از مولایش آموخته و عمل کرده بود ، این مسیر ، پیش روی ماهم هست ، او در آن زمان یک نفر بود و در ادامه امام راحل ، کار او را تکمیل کرد وحالا شدیم یک کشور ، اگر همان راه را با همان ویژگی طی کردیم ، پیروزهستیم ، خالصانه تکی آمد خدا کمکش کرد و نتیجه شد انقلاب اسلامی پر افتخار ، حالا همه کشور خالصانه وارد میدان شوند و با بصیرت و شجاعت میدان داری کند ، همان خدای ناصر نواب ، ناصر این ملت هم هست. هر چند دشمن تلاش می کند با اقدامات نرم افزاری در عرصه های مختلف اما ما باید هوشیار باشیم و مطیع ولایت ، وقتی او می فرماید باید آقایی دلار در اقتصاد شکسته شود ، خب بشکنید نه اینکه او را هی آقاتر کنید و موثر تر؟! دست از نسخه های غربی بردارید! در ابتدای این دولت حضرت آقا فرمودند: مراقب باشید افرادی به عنوان کارشناس نسخه های منسوخ شده غربی را برای شما نیاورند. معیشت مردم دستخوش اقدامات نمایشی و سیاسی نباید شود ، این یک مطلب اساسی است ، از ظرفیت نیروهای مومن انقلابی بهره ببرید ، مومن انقلابی یک جناح سیاسی نیست که وقتی مطرح میشود ، برداشت فلان جناح سیاسی می کنند ، مومن انقلابی ممکن است در هر سلیقه سیاسی پیدا شود ، از اونها استفاده کنید نه آن کسی که ذیل شعار انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است ، شعار داده ، محکوم هم شده حالا این مملکت که به برکت شهدای امنیت و سایر شهدا حفظ شده ، او پست و مسئولیت بگیرد فقط ذیل عنوان وفاق که تعریف درستی هم ارائه نکردند و هرکسی هر کاری میکند در انتصابات ، این یک گله است از روی دلسوزی که ، دردمند و دلسوز واقعی این مردم را در سرکار بیاورید نه کسی که دلسوز فلان جناح سیاسی است. 2 نکته پایانی هم عرض کنم 1. به مجموعه های اداری شهرستانی و استانی ، اگر میخواهید برنامه ای بگیرید ، از ظرفیت شهرستان و استان باید بهره بگیرید و شهرها هم از آن ظرفیت بهره مند شوند نه اینکه شما در شهرستان یا استان برنامه ای دارید از شهرها می خواهید تأمین مالی کنند برنامه شما را ، این رسم اشتباه را از بین ببرید ، خود شهرها در حوزه هایی دچار اشکال است ، چرا به این بهانه ها اعتبار شهری را کم می کنید ، ما در شهر ها منتظریم که شما بودجه ها را سرازیر کنید و مردم شهرها بهره ببرند اما نمیدانم چرا آب دارد سربالایی می رود. یک رسم بدی شده است که همه ارگانها یاد گرفتند ، به درآمدهای شهر اگر اضافه نمی کنید لااقل کم نکنید. 2. در این شهر سلایق و ظرفیت های مختلفی وجود دارد که در همه زمینه ها صاحب نظر هستند و میتوانند کمک بکنند به شهرشان و ما هم در دفتر این ظرفیت را ایجاد کردیم که این بهره برداری به نفع شهر و مردم بشود ، با حس تعلق بیشتر به موضوعات شهر توجه شود و عده ای یا گروهی گفتمان غالب را به سمت سهم خواهی و برداشت های شخصی و گروهی نبرند ، گفتمان غالب باید خدمت باشد در راستای توسعه و پیشرفت شهر در همه زمینه ها و همه نخبگان و فرهیختگان و موثرین شهر وظیفه دارند در جلسات و برنامه ریزی ها جهت گیری شان این باشد ، هر جا دیدند کسی یا شخصی حرف از منافع جریانی یا گروهی و ... زد یا از مباحث بوی این مطلب به مشام رسید با شجاعت آن مسیر را کنار بگذارد به نفع مردم. باید این تفکر در اقلیت قرار گیرد و تفکر غالب و اکثریت باید خدمت به همه مردم باشد و توسعه و پیشرفت همه جانبه شهر ان شاءالله ، آینده ای بهتر از گذشته در پیش روی همه ی مردم شریف این شهر باشد. بازگشت |