Logo

صفحه اصلي > اجتماعی > مراسم گرامیداشت شهید حجت الاسلام حاج غلامرضا سلطانی دراشتهارد برگزار می شود

مراسم گرامیداشت شهید حجت الاسلام حاج غلامرضا سلطانی دراشتهارد برگزار می شود


27 بهمن 1394. نويسنده: monshi
مراسم گرامیداشت شهید حجت الاسلام حاج غلامرضا سلطانی دراشتهارد برگزار می شود


مراسم گرامیداشت شهید حجت الاسلام والمسلمین حاج غلامرضا سلطانی دراشتهارد برگزار می شود.
با توجه به نزدیک شدن اول اسفندماه سالروز شهادت حجت الاسلام سلطانی مراسمی برای سالگرد این شهید در روز جمعه ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۴ در مسجد حضرت رسول اکرم(ص)، چهار محله بعد از نماز مغرب و عشا برگزار می گردد. شهيد حجت الاسلام والمسلمين حاج ‌غلامرضا سلطانی به سال1322 شمسي در اشتهارد واقع در 60 کيلومتری شهرستان کرج از خانواده اي پاک و مقيد به موازين دينی ديده به جهان گشود. مرحوم حاج عطاءامرالله سلطانی پدر شهيد سلطانی از متدينين بنام اشتهارد بود مردم او را به صداقت و پاکي وايمان وخلوص قلبی می شناختند. علاقه مرحوم حاج عطاءامرالله سلطانی به اسلام و ديانت به اندازه ای بود که وعاظ و مبلغيني که به اشتهارد می آمدند در مدت زمانی که در آنجا می ماندند، در منزل ايشان سکنی می گزيدند رفت آمد وعاظ و مبلغين به منزل مرحوم حاج عطا امرالله سلطانی زمينه فکری مناسبی را بوجود آورد تا شهيد سلطانی برای فراگيری علوم دينی خويش را آماده سازد . اين زمينه فکری و علاقه مفرطی که در ايشان بوجود آمده بود سبب شد که در سن يازده سالگی وارد مدرسه علميه اشتهارد شود وبه مدت دو سال به فراگيری علوم دينی و تحصيل بپردازد. از اين زمان بود که فروتنی و توا ضع و ساير صفات حسنه آن شهيد بطور آشکاری بر همه نمودار شد اين خود بر محبوبيت شهيد سلطانی درنزد آشنايان افزود. علاقه شهيد سلطانی به کسب فيض از محضر بزرگان و تقيد او به اجرای هر چه بهتر واجبات باعث شده بود که هر روز فاصله نيم فرسخی را با پای پياده طی کند تا در مراسم نماز جماعت مغرب وعشا مرحوم آقای سيد عبدالله که از علما زاهد اشتهارد بود شرکت نمايد. اين عمل ذهن فعال شهيد سلطانی را هرچه بيشتر برای رسيدن به درجات بالای علمی و اخلاقی آماده می نمود. بعد از گذشتن زمانی در حدود دو سال عشق مفرط آن شهيد به کسب علم باعث شد تا در سن 13 سالگی وسال 1335 (ه ش )به قم عزيمت کند تا بتواند از منبع فيض عالمان بزرگ علوم بهرمند شود وبه سرچشمه علم دست يابد. شهيد سلطانی در ابتدای ورود به قم در مدرسه حاج سيد صادق حجره ای گرفتند و تحصيل خود را با مقدمات عربی و فرهنگ اسلامی شروع نمودند در اين زمان تقيد ايشان به رعايت تقوا و کسب علم چنان او را محبوب دوستان نمود که تقوايش ضرب المثل شده بود و هر گاه در جمع دوستان از تقوا وپرهيزگاری سخن به ميان می رفت همه به ياد او می افتادند.
پس ازطی مقدمات و گذشتن سه سال،در مدرسه فيضيه حجره ای گرفته و برای رشد و تکامل هر چه بيشتر به تحصيلات خود ادامه دادند. شهيد سلطانی در سال 38 درس کتاب مکاتب و رسائل را در مدرسه فيضيه شروع کردند و تمام وقت را به فراگيری فقه جعفری با يارانی متعهدکه اکنون هر يک از آنها از جمله اساتيد بنام حوزه علميه هستند پرداختند. در همان زمان،درايام ماه مبارک رمضان و ماه محرم که حوزه علميه تعطيل بود و بعضا‎در روزهاي تعطيل به نقاط مختلف برای انجام تبليغ و ارشاد و مردم مسافرتهايی می کرد. بيشتر اين مسافرتها به اطراف شهرستانهای يزد،کرمان و نائين بود. در آن ايام که مسافرت همواره با سختی راه همراه بود خللی در ايمان و اراده شهيد سلطانی وارد نياورد او هدايت مردم را وظيفه خود می دانست و لحظه ای در ا نجام اين امر کوتاهی نمی کرد. شهيد سلطانی در کنارفراگيری فقه و اصول به تحصيل اخلاق و فلسفه همت گماشت تا آنجا که در درس اخلاق به درجه استادي رسيد. هم زمان باتحصيل،ايشان به تدريس نيز می پرداختند و از جمله دروسی که ايشان تدريس می کردند دروس لمعه و مکاتب در مدرسه فيضيه و مسجد اعظم بود. با شروع قيام مردم به رهبری امام خمينی شهيد سلطانی به صفوف مبارزين پيوست وبا نطق های آتشين خود مردم را دعوت به قيام بر عليه نظام فاسد ستم شاهی کرد. او که ا ز بدو شروع انقلاب در سال 42 خود را با اين حرکت همگام نموده بود در شهرهايي مانند آمل، بابل، فسا، شيراز، نائين و رفسنجان با سخنرانی های خود به افشاگری رژيم منحط پهلوی دست زد در يکی ا ز اين فعاليتها شهيد سلطانی به همراه هم رزم خويش شهيد حقانی توانست مامورين رژيم دستگير وبازداشت شد. بابالا گرفتن موج انقلاب مجالس خطابه شهيد سلطانی دراشتهارد از انبوه جمعيت موج ميزد وبا انجام راهپيمايي های متعدد بعد از سخنرانی های ايشان مردم به قيام وانقلاب می پيوستند. با سقوط حکومت طاغوتی ونظام پوسيده 2500 ساله شاهنشاهی ونياز مبرم انقلاب به افراد متقی و مطلع به امور فقهی و دينی شهيد سلطانی قبول مسئوليت کرد. در ابتدا بدليل تبحر در امور فقهی ا زطرف حضرت امام جهت حل مسائل قضايی شهرستانهای سبزوار و بندرعباس به سال1358 درمعيت حضرات محصل همدانی و استادی به اين شهرها ر فتند. از آنجا که شهيد سلطانی مردمحراب وخطابه واخلاق و سياست بود در همان سالهاي آغازين پيروزی انقلاب (58) ازسوی حضرت امام امت به امامت جمعه اشتهارد انتخاب شد او که چندين سال به ارشاد مردم پرداخته بود در اين سنگر با جديت به ارشاد مردم همت گماشت . از آنجا که شهيد سلطانی محبوبيت بسياری در بين مردم داشتند وسخنانشان حاکی از صداقت و خلوص وتقوي بود نماز جمعه اشتهارد با شکوه هر چه تمامتر برگزا رمی شد که در حد خود بسيار قابل توجه بوددر سال 1359 بود که شهيد سلطانی به سمت حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی کرج منصوب شدند.اين مسئوليت که شايد در بين تمام مسئو ليتهای موجود برای انسان سريعترين مسئوليتها باشد آزمايش بزرگی برای انسان است. چرا که سرنوشت انسانهاي ديگر را در اختيارمي گذارند و ذره ای اشتباه و خطا در محضر حضرت پروردگار نا بخشودنی است. شهيد سلطانی که می دانست به چه امر خطيری منصوب شده است. در اين مورد می گفت ((من ادعا نمی کنم به مر حله اي رسيده ايم که قضاوت اسلامی مو به مو اجراء گردد ولی اميدوارم بی ضرر باشد ). شهيد سلطانی بعد از قبول اين سمت ضمن ادامه تحصيل در قم روزهای چهارشنبه وپنج شنبه را در کرج به امر قضاوت می پرداخت وروزهای جمعه را نيز در اشتهارد در سنگر نماز جمعه مردم ر ا به تقوی خداوند فرا می خواند. قضاوت انسان در مورد انسان امری نسبی است. تنها قضاوت خداوند مطلق است وهيچ خلافی ندارد از اين رو خيلی طبيعی است که فردی در امر قضا دچار اشتباه شود.اما قضاوت شهيد سلطانی را حتی محکوميتش نيز می پذيرفتند و بر حق بودن آنرا تأييد می کردند. او در ميان محکوميتش از چنان محبوبيتی برخوردار بود که مهر نمازش را به رسم تبرک نزد خود نگاه داشتند و آنگاه که خبر شهادتش را شنيدند به سختی می گريستند .عطوفت او نسبت به محکومينش چنان بود که به مانند پدری مهربان ا ز او ياد می کردند يکی از محکومين در خاطرات خود از آن شهيد چنين يادمی کند ((درهمان سال60 يکی ا زبچه های اقليت يا پيکار که تحت تاثير جو سازمانی خودش بود در دادگاه کاغذی را مچاله کرد وبسوی آن شهيد پرتاب نموده و ناسزا گفته بود اما ايشان نه خشمگين شدند و نه خويشتنداری را ا ز دست داده بودند و همچنان صبورانه و با ملاحظه با آن شخص که دختری 16ساله بود رفتار کرده بودند...)) اين چنين نگرشی در بين محکومين بسيار زياد بود. با آنکه اکثر محکومين تحت شرايط ويژه اي و تحت فشار فکری سازمانی خود بودند اما چند برخورد با شهيد سلطانی آنها را به تمام اشتباهاتشان واقف می ساخت. شيوه قضاوت شهيد سلطانی نه تنها بر شهادت افراد عادل بلکه برخورد باخود متهم را نيز شامل می شد. روزي در پاسخ يکی از دوستانش گفته بود: ملاک قضاوت من تنها گزارش مأمورين نيست بلکه با خود متهم صحبت می کنم و اعتراف خود متهم را ملاک قضاوت قرارمی دهم. شيوه برخورد،حسن خلق و عظمت شخصيت شهيد سلطانی در بين مردم کرج عامل محبوبيت ايشان گرديد تا آنجا که از ايشان خواستند کانديدای نمايندگی مردم کرج در دومين دوره مجلس شورای اسلامی بشود در اين انتخابات مرحوم حجه الا سلام سلطانی با164 هزا ر و 369 رای از مجموع 273 هزا رو 584 رأی يعنی نزديک به 60 در صد آراء مأخوزه از شهرستان کرج به مجلس شورای اسلامی راه يافت. شهيد سلطانی درابتدای ورود به مجلس به کمسيون کشاورزی رفت و چنانکه ((دکتر انگجی ))رئيس کميسيون کشاورزی در مصاحبه ای اشاره نمودند ارزش خويش را در زمينه توجه به امور اقتصاد کشاورزی به روشنی نشان دادند. بعد از گذشت مدتی از آنجا که تخصص شهيد سلطانی در امور قضائي بود به کميسيون امور قضايی و حقوقی رفتند. دكتر انگجي در خاطرات خود از آن شهيد،ياد مي كند كه به دليل داشتن سمت رياست كميسيون با رفتن ايشان مخالفت مي كردم ولي عاقبت به اين امر با آنكه به هيچ وجه راضي نبودم تن دادم. در کميسيون حقوقی وقضائی مجلس نيز شهيد سلطانی تبحر خود را نشان دادند چنانکه در مصاحبه ای ديگر که با آيت الله يزدی صورت گرفت ايشان به عنوان رياست کميسيون وجود شهيد سلطانی را برای کميسيون غنيمت می شمردند. شهيد سلطانی در سمت نمايندگی مجلس دفاع ا زحقوق مردم با اتکای به اصول اسلام را سر لوحه خود قرار داده بود. از اين رو سخنانش با موافقت نمايندگان روبر می شد. شهيد سلطانی بااعتقاد کامل به مسئله وحدت حوزه و دانشگاه در اين زمينه نيز فعاليت بسياري‌انجام دادند. تدريس مبانی فقهی واقتصادی اسلام در ((دانشگاه کشاورزی کرج ))و((تربيت مدرس تهران ))وداشتن سمت نمايندگی حضرت آيت الله العظمي منتظری در(مجتمع دانشگاهی علوم انسانی )(علامه‌ طباطبايي )خود گواه احساس مسئوليت اين شهيد نسبت به اقشار دانشگاهي اين مملکت می باشد. اثر حضور ايشان در دانشگاه چنان بود که پس از شهادتشان تمامی افراد ((مجتمع دانشگاهی علوم انسانی ))در غمشان به عزا نشستند در اين ماتم تمامی اساتيد دانشجويان و کارکنان اين مجتمع خود راشريک مي دانستند. و اين خودحکايت از محبوبيت شهيد سلطانی در بين قشر دانشجو و تحصيل کرده دا رد. با تمام اشتغالاتی که ذکرش گذشت که هر کدام به تنهائی برای توانائی های يک انسان بسيار زياد است شهيد سلطانی در امر تحقيق وتأليف نيز آثار ارزنده اي از خويش بجای نهاده است. اين کتاب ها که حاصل سالها تحقيق وتحصيل در امور فقهی واخلاقی است هر کدام اثر ارزشمندی است که می تواند خواننده ر ا به سوی تهذيب رهنمون گردد. وی در اول اسفند ماه سال ۱۳۶۴ وقتی با هواپیما در حال رفتن به جبهه بودند توسط جنگنده های عراقی مورد حمله قرار گرفته و به شهادت رسیدند مزار ایشان درقطعه۷۲ تن بهشت زهرا می باشد.
بازگشت